دوران ظهور و بروز اسلام رو میشه به هفت بخش تقسیم کرد:

1. دوره ی تأسیس اسلام ناب (پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم)
2. ادامه ی دوره ی قبل (حضرت زهرا و امام علی علیهما السلام)
3. دوره ی دفاع از اسلام ناب (امام حسن و امام حسین علیهما السلام)
4. دوره ی تبیین علمی و فرهنگی اسلام ناب (امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهما السلام)
5. دوره ی ترویج دین و فرهنگ سازی عمومی اسلام ناب (امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام)
6. دوره ی زمینه سازی برای غیبت (امام عسکری علیه السلام)
7. دوره ی جهانی سازی اسلام ناب (امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در این بین میتونیم شاخصه های دوره ی امام هادی علیه السلام رو به این صورت نام ببریم:

• تقیه برای حفظ نیروهای مؤمن و هدر نرفتن توان آن ها
• نفوذ در بین دولتمردان (حتی خانواده ی متوکل)
• تقویت پایگاه مردمی و کاستن از حضور در جمع، برای آماده کردن مردم برای عصر غیبت
• تلاش برای ترویج تفکر ولایی و تبیین جایگاه اهل بیت علیهم السلام (تحکیم پایه های ولایت)
• ساماندهی و انسجام بخشی به سازمان وکالت (وکلایی که از طرف امام به نقاط مختلف فرستاده می شدند)

نمودار نقش امام هادی علیه السلام رو تو ادامه ی مطلب ببینید:
ادامه مطلب...

سؤال:
سلام. آیا اطلاق لفظ «امام» به غیر معصوم اشکالی دارد؟ یا این مطلب که «چون امام معصوم (عج) زنده هستند نباید به کس دیگری امام اطلاق شود.» (مضمون کلام علامه تهرانی در جلد 18 کتاب امام شناسی) هم اکنون مورد اتباع است؟ متشکرم.

  بسم الله الرحمن الرحیم

:: با اهداء سلام و تحیت؛

جواب :  خیر، اشکالی ندارد.
امام در لغت به معنای پیشوا و این واژه مختص به امامان معصوم (علیهم السلام) نیست،به امام جماعت نیز لفظ امام اطلاق می شود.

همیشه موفق باشید               

دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی / بخش استفتاءات

برای طرح سوال جدید یا توضیح در مورد پاسخ داده شده می توانید از طریق فرم ارسال سوال اقدام نمایید.

سلام. ببخشید به نظر من وبلاگتون مخاطب خاص رو هم خیلی جذب نمیکنه چه برسه به مخاطب عام.مطالب بیشتر دوستان البته تا جایی که من خوندم تو یه فضای خشک و بی روح بیان میشه.سیر نوشته ها هیچ جذابیتی نداره و دارای ابتکار نیست.این مطالبی که دوستان نوشتن تو هزار تا کتاب دیگه هم پیدا میشه.کی میاد وقت بذاره تو محیطی مثل فضای مجازی این مطالب پراکنده رو بخونه؟خود شما شخصا مایلید نوشته های دوستاتون رو بخونید؟چقدر میتونید براش وقت صرف کنید؟مطالبی بعضا طولانی و خسته کننده,تو شرایط فعلی جامعه و نگاهی که بعضا به قرآن و مذهبیون هست وبلاگ شما چه کار مهمی انجام میده؟بهتر نیست برای وبلاگ هدف گذاری کنید؟هدفی مهم تر از جمع شدن دانش آموختگان یک دانشکده در یک فضای مجازی!عنوان وبلاگ کار شما رو سنگین تر می کنه.موفق باشید.
"این مطالب کلی بیان شد.نسبت به نوشته های تصادفی که بنده از بیشتر دوستان خوندم."

***

مطلب بالا نقد یکی از بییننده های وبلاگ بود به مطالب ما، که در جای خودش به جا و مورد توجهه. نکته ای که اینجا به عنوان کوچکترین عضو وبلاگ می خوام بگم اینه که مختصر گویی رو فراموش نکنیم.
موفق باشید.

دو اتحادیه بزرگ دانشجویی (اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور و اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان) در محکومیت انتشار مطلب موهن در یک نشریه حامی شاهین نجفی بیانیه‌ای منتشر کردند.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) متن این بیانیه به شرح زیر است:

ملت مسلمان ایران
این روزها قلوب مومنین داغدار اهانتی است که از سوی یک خواننده معلوم الحال نسبت به امام مظلوم شیعیان، حضرت امام هادی(ع) روا داشته است، و آنچه دردآور است این‌که برخی حامیان وی در دانشگاه و در پوشش انجمن اسلامی! دست به کار شده تا اقدام شنیع وی را لاپوشانی کنند.
افراطیون و شاگردان اسلاف دوم خرداد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درصدد تبرئه شاهین نجفی از اقدام موهن خود برآمده‌اند تا جائی که نشریه منتسب به افراد انجمن اسلامی! دانشکده علوم اجتماعی در قالب دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر به تطهیر این خواننده هتاک پرداخت. و براستی که این منش منافقان است که «إِذا قیلَ لَهُمْ لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»(سوره بقره 11)
چند سالی است که جریانی هدف‌دار به منظور ایجاد تشویش و التهاب در فضای سیاسی جامعه دانشگاهی با تساهل و تسامح مسوولان در پوششی منافقانه در برخی دانشگاه‌ها جای خوش کرده‌اند اما بالاخره کوس رسوایی خود را آنچنان بر طبل کوبیده که امروز پرده نفاق آشکارا کنار رفت تا مشخص شود هر آنچه در طول این سال‌ها در قالب شعار "اصلاح گری" از سوی آنان سر داده می‌شد همان روش و سلوک منافقان است.
ما هرگز گمان نمی‌کردیم که روزی رسد که در دانشگاه‌های اسلامی کشورمان به ائمه هدی نیز اهانت شود و یا از اهانت کنندگان به ایشان حمایت شود.
هنوز یادمان نرفته است که حامیان این جریان در سال‌های موسوم به 2 خرداد چگونه در نشریات موهن خود ائمه هدی (علیهم السلام) را به سخره می‌گرفتند و وااسفا که جریان دیکتاتورمآب درون دانشگاه‌ها امروز روی سابقون خود را هم سفید کرده‌اند.
وقاحت و خیره‌سری آن هم در کشوری که منادی اسلام ناب است به حدی برسد که مقدسات دینی ما که بذل جان در راه حفظ آن واجب شمرده شده است به راحتی سبک شمرده شود؛ این ننگ را به کجا باید برد؟ و این فضاحت و رسوایی را چگونه باید شست؟
ما دانشجویان ضمن محکومیت این اقدام مشکوک اعلام می‌کنیم:
1) مسؤولان دانشگاه که ساده انگاری در خصوص عمکرد تشکل‌های دروغین را به اوج خود رسانده‌اند، رویکرد تساهل و تسامح خویش را کنار گذاشته و با عاملین این اقدام شنیع قاطعانه برخورد کنند.
2) اما از مسؤولان وزارت علوم نیز به عنوان ارگان بالادستی نظارت بر دانشگاه‌ها نیز می‌خواهیم در صورت هرگونه اهمال کاری مسؤولان دانشگاه، خود به وظیفه تاریخی و اسلامی خود عمل کنند که در غیر این صورت ما دانشجویان کوتاهی در این زمینه را برنتافته و خود پاسخی محکم به هتاکان خواهیم داد.
3) اما خطاب به برخی دستگاه‌های ذی ربط اعلام می‌کنیم:
در صورت کوتاهی در پی این جسارت، توهین‌های بزرگتری صورت گرفت که اگر با گستاخ برخورد نشود در گستاخی‌اش شقی‌تر خواهد شد و این خواست همه ملت مسلمان ایران، مراجع عظام تقلید و دانشجویان مسمان در سنگر دانشگاه‌ها است.

منبع:
ایسنا

عن النبی صلی الله علیه و آله و سلّم: من عمل بهذه الآیة فقد استکمل الإیمان. (المیزان، ج1، ص431)
هر کس به این آیه عمل کند، ایمان خود را به کمال رسانده است.

لَّیْسَ الْبرَِّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبرَِّ:
نیکى، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (یا) مغرب کنید بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که‏:

(معیارهای بِرّ:)
1- مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ الْمَلَئکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِیِّنَ
ایمان به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب (آسمانى)، و پیامبران‏
2- وَ ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ‏ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبىَ‏ وَ الْیَتَامَى‏ وَ الْمَسَاکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائلِینَ وَ فىِ الرِّقَابِ
انفاق مال خود - با همه ی علاقه‏ اى که به آن دارد - به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان‏
3- وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ
برپا داشتن نماز
4- وَ ءَاتىَ الزَّکَوةَ
پرداخت زکات
5- وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ
وفای به عهد
6- وَ الصَّابرِینَ فىِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ
استقامت در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ‏

أُوْلَئکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُتَّقُون‏
 اینها کسانى هستند که راست مى‏گویند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اینها هستند پرهیزکاران‏.

(بقره/177)

ترجمه: حضرت آیت الله مکارم شیرازی

* ما وقتی می گوییم اسلامی سازی علوم، منظور این است که مبانی علوم را اثبات کنید، بعد ارتباط مبانی با مسائل را مشخص کنید. مبانی صحیح از نظر عقل و نقل یکی است. جایگاه عقل در معرفت شناسی است که مشخص می شود و معلوم می شود همه چیز در تجربه خلاصه نمی شود. وقتی وارد مسیر اثبات مبانی علوم شویم، نهایتا خواه ناخواه اسلامی خواهند بود. ما راه استدلال را رفته ایم و به این نتیجه رسیده ایم. اگر کسی هم شک دارد حاضریم اثبات کنیم. یعنی روحی که بعد از مرگ باقی خواهد ماند اثبات می شود. این که به سادگی بگوییم روح وجود ندارد یعنی معاد، وحی، عالم برزخ و جبرئیل همه اش دروغ است. تقصیر اول از بنده است و بعد هم از امثال بنده.
* تا معرفت شناسی و هستی شناسی و انسان شناسی نداشته باشیم، نمی توان در حیطه علوم انسانی نظریه پردازی کرد.

خبرگزاری دانشجو: متن کامل سخنرانی علامه مصباح در کنگره علوم انسانی اسلامی (31/2/1391) 

این مطلب قبلی (چرا باید بگوییم «امام خامنه ای»؟) از روی تعصب و به قول شما (مخاطبم کسیه که هنوز این مطلب براش قابل پذیرش نبود.) غلبه ی احساسات بر عقل نبود؛ اگر اینطور فکر میکنید دوباره مطلب رو به طور کامل بخونید. ضمن این که خیلی هم به نظر من فلسفی نیست که نیاز به منابع و استدلالات آنچنانی و.. داشته باشه (هرچند استدلال هم کم نداره). مثلاً ما به پیشنماز مسجد هم میگیم «امام جماعت»، یعنی کسی که تو نماز جماعت ازش تبعیت میشه. خب حالا به قول شما یه دانش آموز ابتدایی (همونطور که خودتون گفتید) بیاد و بگه «ما هزارتا امام داریم به جای 12تا؟!» باید براش توضیح داد که «امام» یعنی پیشوا، الگو، پیشرو، فرمانده...

این مطلب رو از وبلاگ «خاکریز» نقل میکنم، در جواب ایمیلی که از طریق این وبلاگ به بنده ارسال شده بود:

• غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

ادامه مطلب...

این مصاحبه در شماره 33 ماهنامه «پناه» (نشریه بسیج دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد) به چاپ رسیده است.
                     ..::: قسمت دوم :::..

1. به عقیده­ ی شما بحث آیات ناسخ و منسوخ چگونه باید تبیین شود؟ آیا نظر آیت الله خویی مبنی بر اینکه تنها یک آیه­ ی ناسخ و یک آیه­ ی منسوخ داریم درست است؟
2. آیا نظری داشتید که هم اکنون مردود بدانیدش؟
3. آیا سرفصل­های رشته علوم قرآن و حدیث کاربردی هست؟ نیاز به تغییر و تحول ندارند؟ 
4. آیا فارغ التحصیلان این رشته واقعاً پاسخگوی نیازهای جامعه­ ی کنونی ما هستند؟
5. یک دانشجوی علوم قرآنی چگونه می­ تواند سواد قرآنی کسب کند؟

ادامه مطلب...

این مصاحبه در شماره 33 ماهنامه «پناه» (نشریه بسیج دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد) به چاپ رسیده است.
تاریخ مصاحبه: 11 بهمن ماه 1390
مکان: دانشکده الهیات و معارف اسلامی
مصاحبه کننده: محمد رضا مزرعی فراهانی
                       ..::: قسمت اول :::..

1. با چه هدف و انگیزه ای پا به عرصه­ ی  پژوهش تاریخ حدیثی نهادید؟
2. آثار قرآنی شما از نظر تعداد و حجم؟
3. تعریف شما از وحدت شیعه و سنی چیست؟
4. وحدت و جمع آوری احادیث را چکونه جمع می ­کنید؟
5. نظر شما درباره­ ی جمع آوری قرآن چیست؟ آیا از ابتدا به شکل امروزی بوده یا نه، در مصحف­های عثمانی به این شکل درآمده است؟

ادامه مطلب...