سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک روز، یک حدیث
تلاوت برگزیده
تلاوت برگزیده
ابراهیم عقیلی
ورودی 94


سورۀ انعام | آیه 59
به همراه تحلیل استاد ابوالقاسمی


بارگذاری

-----------------------------------------------
تلاوتهای مورد علاقتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید. البته تلاوتهای اساتید
و دانشجوهای خودمون اولویت داره.


.:: بایگانی تلاوت ها ::.
تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
-----------------------------------------------
تصاویر خاطره انگیزتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید تا تو این بخش قرار بگیره.

یکی از منابع امتحان «تاریخ قرآن» ما - که امروز بود - مقاله ی «تعارض آیات و روایات با گمانه خلق الفاظ قرآن از سوی پیامبر اکرم(ص)» بود. نوشته ی «جناب آقای دکتر عبدالهادی فقهی زاده» با همکاری «آقای مصطفی آذرخشی» که در مجله ی «علوم قرآن و حدیث» سال چهل و یکم زمستان 1388 شماره 83 چاپ شده.
مطالب خوب و جالبی داره در جواب کسانی که میگن «وحی فقط معانی بوده و الفاظ قرآن کریم، ساخته ی خود پیامبر(ص) بوده». اینم چکیده ی مقاله:

مفاد آیات قرآن و روایاتِ ائمه(ع) گویای آنند که پیامبر اکرم(ص) در دریافت وحی الهی کاملاً منفعل است، و امینِ خدا در دریافت و ابلاغ کلام او به شمار می رود؛ ازاین رو، آیات و روایات، همزبان، نزول الفاظ و معانی قرآن را بر آخرین رسول الهی تایید می کنند؛ حال آن که انگاره دخالت پیامبر اکرم(ص) درخلق الفاظ قرآن، آشکارا با آیات و روایات در تعارض است. آنچه مؤید این نظریه است، عبارت است از: توجه به دو شان متمایز تبلیغی و تبیینی پیامبر اکرم (ص)؛ آیاتی که قرآن کریم را نازل شده به زبان عربی قلمداد و ازآن با عنوان «کلام الله» تعبیر می کند؛ آیاتی که از قرائت و تلاوت قرآن بر پیامبراکرم(ص) سخن می گوید؛ آیاتی که کلام خدا را از کلام رسول تفکیک می کند و همزمان به هر دو حجیت می بخشد؛ روایاتی که قرآن را نازله به همین الفاظ موجود نشان می دهد؛ احادیثی که تکلم فرشته وحی را ابزارِ انتقال آیات قرآن به پیامبر(ص) می داند و روایاتی که قرآن، حدیث قدسی و حدیث نبوی را دارای هویت مستقل برمی شمارد.

تعارض آیات و روایات با گمانه خلق الفاظ قرآن از سوی پیامبر اکرم(ص)دانلود


قرآن! من شرمنده ام

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند «چه کس مرده است؟»
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …
آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند... اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند «احسنت …!» گویی مسابقه نفس است...
قرآن!‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری! ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .


خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم...

فیس نما


کلیدواژه ها: قرآن کریم(25)، دل نوشته(1)،

تکه تکه، پیکر عاشقانی که به دیدار تو آمده بودند، مولا!دخیلی که سبز بود و اینک سرخ (رضویون)
من از دستانی سخن می گویم که به ضریح طلائیت چنگ می زدند
و ناگاه...
از بازو قطع شدند؛
پس پیکری فرو افتاد و دستانی آویخته ماند.
من از طفل بی سری سخن می گویم در آغوشِ مادری بی جان.
از لب هایی که زیارتنامه می خواندند،
پس به لحظه ای،
از هم دریده شدند
و از چشمی که اشک آلود مهر تو بود
و ناگهان،
از حدقه بیرون پاشید.
 اینک می بینم: حنجره ای خونین که زمانی به صدای بلند، تو را می خواند...
دخیلی که سبز بود و اینک سرخ.
...جسم ساکن پدری که فرزند بیمارش را به محضر تو آورده بود؛
تا تو آخرین طبیبش باشی.
از گنبدِ زردِ طلا کاری، خون می تراود.
برخیز مولا!
انگورهای حادثه، این بار زهرآگینِ جنایتی دیگرند.
برخیز مولا!
که مأمون، از هزار توی هزاره ها، باز خاسته است.
بی شک،
اندوه جاودانِ خداوند، همواره حضور مأمون و مأمونیان بر زمین بوده است.
ابلیس،
دگرباره پرده گشود؛
این بار از آن سوی زمین.
پس شعشعه ی تابشی سیاه، پشت زمین را لرزاند.
چشم شیطان،
سیاه می تابد و سیاه می بیند
و مردگانِ گمراهی که تن به سرنوشتِ تاریکِ خویش سپردند.
پس ردای بردگی شیطان بر تن، دستان منافقشان را به پاک ترین خون ها و پلیدترین گناهان آغشتند.
هم آنان که تیغه ی شمشیر جلادان را با استخوان برادران خویش صیقل می دهند.
هر آن چه که اتّفاق می افتد، باید پلید باشد؛
این منطق ابلیس است؛
ورنه، کشتار چند زائر سوخته دل، چه کمکی می تواند باشد برای هدفی که می گویند؟
شکستنِ حرمتِ حریمی مقدس، جز به پلیدی، به کدام مقصد ختم خواهد شد؟
به کدام هدف؟

مهدی میچانی فراهانی

منبع:
باشگاه خبرنگاران


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ (نساء/59)
اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را!

اولوا الامر علیه السلام (رضویون)

مناسب دیدم در این روز عزیز و مبارک مطلبی رو بذارم درباره ی ویژگی های «اولوا الأمر» از زبان قرآن کریم که اطاعتشون در کنار اطاعت از پیامبر - صلی الله علیه و آله - تشریع شده. این ویژگی ها از راه یافتن ویژگی های کسانی که از اطاعت آن ها نهی شده به دست آمده است:

ویژگی هایی که در اولوا الامر نیست:
وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (کهف/28)
و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن!
وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ (احزاب/48)
و از کافران و منافقان اطاعت مکن‏.
فَلا تُطِعِ الْمُکَذِّبینَ (قلم/8)
از تکذیب‏ کنندگان (توحید و نبوّت) اطاعت مکن!
وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَهینٍ هَمَّازٍ مَّشَّاءِ  بِنَمِیمٍ مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرِْ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ عُتُلّ‏ِ  بَعْدَ ذَالِکَ زَنِیمٍ أَن کاَنَ ذَا مَالٍ وَ بَنِینَ إِذَا تُتْلىَ‏ عَلَیْهِ ءَایَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ (قلم/10 تا 15)
و از کسى که بسیار سوگند یاد مى‏ کند و پست است اطاعت مکن، کسى که بسیار عیبجوست و به سخن چینى آمد و شد مى‏ کند، و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است، علاوه بر این ها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است! مبادا بخاطر این که صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پیروى کنى)! هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى‏ شود مى‏ گوید: «اینها افسانه‏ هاى خرافى پیشینیان است!»
* المیزان: کلمه «حلّاف» به معناى کسى است که بسیار سوگند مى‏ خورد، و لازمه بسیار سوگند خوردن در هر امر مهم و غیر مهم و هر حق و باطل، این است که سوگند خورنده احترامى براى صاحب سوگند قائل نباشد، و چون سوگندها به نام خدا بوده، پس معلوم مى‏ شود سوگند خورنده، عظمتى براى خداى عز و جل قائل نیست، و همین بس است براى رذلى او، و رذالت این صفت. و کلمه «مهین» از مصدر مهانت یعنى حقارت است، و منظور از آن، حقارت رأى و کوتاهى فکر است.
وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کَفُوراً (انسان/24)
و از هیچ گنهکار یا کافرى از آنان اطاعت مکن!
* دلیل: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا الَّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ (آل عمران/149)
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! اگر از کسانى که کافر شده ‏اند اطاعت کنید، شما را به گذشته‏ هایتان بازمى‏ گردانند و سرانجام، زیانکار خواهید شد.

وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا یُصْلِحُونَ(شعراء/151 و 152)
و فرمان مسرفان - همان ها که در زمین فساد مى‏ کنند و اصلاح نمى‏ کنند - را اطاعت نکنید!

و می توان این رذایل را به دو دسته ی پنداری و کرداری تقسیم کرد؛ یعنی، اولوا الأمر دارای گناه، چه در عمل و چه در فکر نیستند.

در ادامه، «آثار اطاعت از رسول خدا(ص)» را ببینید.

عید مبعث بر همگی مبارک

ادامه مطلب...

کلیدواژه ها: قرآن کریم(25)،

سالروز حمله به امام حسن مجتبی(ع) در مدائن

روز بیست وسوم رجب:
جراح بن سنان اسدی لعنة الله علیه در تاریکی های ساباط مدائن مِغوَلی (مغول آن تیغی را گویند که در میان عصا جا دارد) و به قولی، خنجری مسموم بر ران مبارک امام حسن مجتبی سلام الله علیه زد که تا استخوان بشکافت، پس حضرت سلام الله علیه از شدت درد، دست به گردن آن ملعون افکندند و هر دو بر زمین افتادند، پس موالیان آن حضرت آن حرامزاده را بکشتند و امام علیه السلام را در سریری گذاشتند، به مدائن به خانه ی والی مداین، سعد بن مسعود، عموی مختار، بردند. سعد جرّاحی آورد و جراحت آن حضرت را به اصلاح آورد.
زیارت امام مجتبی علیه السلام و لعن بر قاتلان و ظالمان آن حضرت سلام الله علیه در این روز مناسب است.
اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ الحَسَن علیه السلام.

...فَلَمَّا مَرَّ فِی مُظْلِمِ سَابَاطَ بَدَرَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ بَنِی أَسَدٍ یُقَالُ لَهُ «الْجَرَّاحُ بْنُ سِنَانٍ» وَ أَخَذَ بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ وَ بِیَدِهِ مِغْوَلٌ وَ قَالَ: «اللَّهُ أَکْبَرُ، أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ.» ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّى بَلَغَ الْعَظْمَ، ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ ع وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَى الْأَرْضِ، فَوَثَبَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ شِیعَةِ الْحَسَنِ یُقَالُ لَهُ «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ خَطَلٍ الطَّائِیُّ» فَانْتَزَعَ الْمِغْوَلَ مِنْ یَدِهِ وَ خَضْخَضَ بِهِ جَوْفَهُ فَأَکَبَّ عَلَیْهِ آخَرُ یُقَالُ لَهُ «ظَبْیَانُ بْنُ عُمَارَةَ» فَقَطَعَ أَنْفَهُ فَهَلَکَ مِنْ ذَلِکَ وَ أُخِذَ آخَرُ کَانَ مَعَهُ فَقُتِلَ وَ حُمِلَ الْحَسَنُ ع عَلَى سَرِیرٍ إِلَى الْمَدَائِنِ فَأُنْزِلَ بِهِ عَلَى «سَعْدِ بْنِ مَسْعُودٍ الثَّقَفِیِّ» وَ کَانَ عَامِلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع بِهَا فَأَقَرَّهُ الْحَسَنُ ع عَلَى ذَلِکَ وَ اشْتَغَلَ الْحَسَنُ ع بِنَفْسِهِ یُعَالِجُ جُرْحَه...

منبع:
بحار الانوار، ج44، ص47

(متن عربی جزئیات دیگری را هم اشاره کرده، ضمن این که می گوید، امام علیه السلام، خود به معالجه ی خویش پرداخت.)

 


گفته بودیم که دوران امام کاظم تا امام هادی علیهم السلام «دوره ی ترویج دین و فرهنگ سازی عمومی اسلام ناب»ـه.1 اما در دوره ی امام جواد علیه السلام، شاخصه هایی که وجود داره به این شرحه:

  • اثبات امامت با وجود خردسالی
  • حضور پرهیزگارانه ی امام در دربار مأمون و پیروزی شکوهمندانه در مناظره ها و تشکیل نهاد وکالت و سفارش در بین شیعیان
  • پاسخ به سؤال های فقهی و اعتقادی به صورت مکاتبه ای
  • پیروزی در مناظره ها و حل شبهات در سطح عمومی

نکته ی قابل توجه اینه که در عصر امام رضا علیه السلام، ترجمه ی کتب ملل غیر مسلمان رواج پیدا کرده بود و این باعث رواج شبهات و ایجاد دیگر مشکلاتی بین مسلمونا شد. در کتاب «نقش امام رضا علیه السلام در حدیث شیعه» اومده:

عصری را که امام رضا در آن زندگی می کرد، «عصر طلایی» می نامند. به طوری که گفته می شود در این دوره، علم و معرفت رواج پیدا کرد و تمسک به عقل و منطق در امور دینی و سازش دادن مذهب با فلسفه طبق عقاید معتزله آغاز گردید.» یکی از عواملی که باعث رواج علم و معرفت شد، ترجمه ی کتب یونانی، هندی و... بود که باعث انتقال فرهنگ یونان و عقاید یهود و مسیحیت به جهان اسلام گردید. ترجمه از دوران امویان آغاز گردید و در دوران بنی عباس؛ یعنی، زمان منصور تا عهد مأمون به نهایت کمال خود رسید.2
ترجمه ی کتب از زبان های مختلف که حاوی عقاید ملل گوناگون غیر مسلمان بود باعث پیامدهای مهم و گوناگونی برای مسلمانان شد، زیرا در بین مترجمان غیر مسلمان، افراد متعصب زیادی وجود داشتند که سعی کردند افکار فاسد خود را در میان مسلمانان نشر دهند و جوانان را به انحراف بکشانند.3

در این شرایط، امام جواد علیه السلام با استفاده از فرصت هایی که به صورت مناظره در اختیار داشت4، به رفع شبهات و ارائه ی سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابل اعمال خلاف شرع دربار می پرداخت. در کتاب «تدبری در سیره ی تاریخی اهل بیت علیهم السلام» اومده:

امام جواد علیه السلام در این مناظره ها می کوشیدند تا مفاهیم صحیح دین را به مردم منتقل کنند و بسیاری از انحراف های به وجود آمده را از بین ببرند. در همین مناظره ها است که احادیث جعلی در مناقب و فضائل خلیفه ی اول و دوم را با استناد به قرآن و دلایل عقلی رد کردند. با دقت در روایات فقهی ایشان و گستره ی مناظراتشان با یحیی بن اکثم، قاضی القضات خلیفه عباسی، به خوبی می توان دریافت که در این دوره، فقه شیعه به ریزترین مسائل و احکام وارد شده است.5

منابع:
1- الهی زاده، حسین. تدبری در سیره ی تاریخی اهل بیت علیهم السلام. مشهد: به نشر. اول: 1390.
2- محبی پور، صغری. نقش امام رضا علیه السلام در حدیث شیعه. تهران: شرکت پاچ و نشر بین الملل. اول: 1388.

__________
1- رک:
نقش امام هادی علیه السلام در اسلام
2- ص17.
3- ص18.
4- از باب عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
5- ص122.

در ادامه ی مطلب می تونید نمودار نقش امام هادی علیه السلام رو ببینید:

ادامه مطلب...

پارسی بلاگ

تو لینک زیر یه سری آموزش ها برای وبلاگ نویسی هست که ببینید بد نیست:

پشتیبانی فنی

آموزش وبلاگ نویسی

پ ن: مطالبی که با عنوان «وبلاگ نویسی» دسته بندی میشن حاوی نکته های آموزشی برای وبلاگ نویسی هستن. حتماً ببینید.


کلیدواژه ها: وبلاگ نویسی(8)،

عفو در سیره ی امام هادی علیه السلام

بشنویم از زبان استاد فاطمی نیا:

دانلود


در تفسیر فرات از بشر بن شریح نقل شده که می گوید:
روزی از امام باقر(علیه السلام) پرسیدم که امیدبخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟ حضرت فرمود: اطرافیان شما در این باره چه نظری دارد؟
گفتم: آنها معتقدند آیه «
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى? أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ» (زمر/53) (ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نباشید) امیدوار کننده ترین آیه قرآن است.
حضرت فرمود: «اما ما اهل بیت چنین نظری نداریم.» پرسیدم پس نظر شما در این مورد چیست؟ فرمودند: آیه «
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى?» (ضحی/5) یعنی «و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی» امید بخش ترین آیه قرآن است، و منظور از آن شفاعت است.
سپس ادامه دادند: یکی از دلایل ترجیح این آیه این است که در آیه مورد نظر شما، شرط برخورداری از آن رحمت واسعه، توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است، اما در آیه مربوط به شفاعت، هیچ قید و شرطی جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد.

رهروان


کلیدواژه ها: قرآن کریم(25)،

مهر، مدیر مسئول و سردبیر نشریه دانشجویی "صبح فردا" در نامه ای که با آیه شریفه "إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ" مگر کسانى که توبه کردند و [خود را] اصلاح نمودند و [حقیقت را] آشکار کردند پس بر آنان خواهم بخشود و من توبه‏ پذیر مهربانم.?? آیة 160 سورة مبارکة بقره" آغاز شده است، عذرخواهی خود را برای بار دوم اعلام کردند.
در ادامه این نامه یادآور شده است: در پی انتشار شماره 143 نشریه "صبح فردا" در تاریخ 25 اردیبهشت 1391 و درج سرمقاله‌ای که قلوب مؤمنین را جریحه‌دار کرد، اینجانبان مدیرمسئول و سردبیر نشریه مذکور ضمن ابراز تأسّف و ناراحتی خود از چاپ این مقاله، لازم می‌دانند توضیحات زیر را به عموم مسئولان و دانشجویان دانشگاه تهران ارائه کنند.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: در ارتباط با سرمقاله مذکور، از آنجا که در متن آن سرمقاله اشاره مستقیمی به حوزه مقدّسات صورت نگرفته و با توجه به اینکه مسئولان نشریه در جریان حواشی اقدام موهن خوانندة هتّاک به اعتقادات مکتب حیات‌بخش تشیّع نبوده‌اند، نادانسته نسبت به چاپ آن اقدام کرده‌اند.
همچنین در بخش دیگری از این نامه تاکید شده است: در مورد اخیر نیز بلافاصله پس از مطلع شدن از محتوای اهانت‌آمیز
این مطلب، مدیرمسئول نشریه با حضور در جمع دانشجویان معترض نسبت به ادای توضیحات شفاهی و عذرخواهی از دانشجویان اقدام کرده است و مسئولان نشریه از آن هنگام کراراً به صورت شفاهی و کتبی مراتب تأسّف عمیق و عذرخواهی خود را از این اهمال بیان کرده‌اند.

جوان آنلاین

پ. ن: اینم یکی از نتایج نهی از منکر.


<   <<   16   17   18   19   20   >  
درباره ی وبلاگ
رضویّون -  دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد، در سال 1389 تأسیس گردید. این وبلاگ وابسته به این کانون، و محلی است برای هم افزایی فعالیت ها و ایده های قرآنی. ان شاء الله بتوانیم قدمی مؤثر در راه ترویج «انس با قرآن کریم» برداریم.

رضویون در آپارات

ثبت نام نویسندگی وبلاگ رضویّون

حقیقت این است که ما هنوز خیلی از قرآن دوریم...

کد نمادِ ما
ذکر امروز
دانشکده ها
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

قرآن و زندگی - وبلاگ شخصی استاد عظیم پور

انجمن علمی دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

دانشجویان دانشکده علوم قرآنی شاهرود

فاطر - بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران

ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای
بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان
مسجد نما
مدرسه نما
جامع الاحادیث
پایگاه اطلاعرسانی مداح اهل بیت (ع) حسن نجف زاده
اسلام کوئست
مؤسسه فرهنگی بیان هدایت نور
طرحی برای فردا
روشنگری
آمار بازدید
بازدید امروز: 127
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 2443337
موسیقی وبلاگ
ایران رمان

ابزار هدایت به بالای صفحه