اول ربیع الاول 1.دفن بدن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 2.لیله المبیت 3.هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمر 4.هجوم به خانه وحی 5.مسمومیت امام عسگری علیه السلام سوم ربیع الاول تخریب کعبه توسط یزید پنجم ربیع الاول وفات حضرت سکینه هشتم ربیع الاول شهادت امام عسگری علیه السلام نهم ربیع الاول 1.آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام 2.قتل عمر بن خطاب 3.قتل عمر بن سعد دهم ربیع الاول 1.ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با خدیجه سلام الله علیها 2.مرگ داوود بن علی حاکم ظالم مدینه 3.مرگ مالک بن انس 4.اولین روز خلافت غاصبانه معاویه دوازدهم ربیع الاول 1. آغاز وجوب نماز 2.ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه 3.مرگ معتصم عباسی 4.مرگ احمد بن حنبل چهاردهم ربیع الاول 1.مرگ یزید بن معاویه 2.مرگ موسی خلیفه عباسی شانزدهم ربیع الاول ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام هفدهم ربیع الاول 1. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 2.ولادت امام صادق علیه السلام بیست و دوم ربیع الاول جنگ بنی النضی بیست و سوم ربیع الاول ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم بیست پنجم ربیع الاول 1.جنگ دومه الجندل 2. صلح امام حسن علیه السلام روز اول ماه ربیع الاول: 1.دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در نیمه شب اول ربیع بدن مطهر خاتم الانبیا’ والمرسلین صلی الله علیه و آله و سلم را امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام دفن فرمودند1 مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر صلی الله عله و آله و سلم از یک طرف و بی احترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر , داغهایی بود که بر دل مبارک امیرالمومنین علیه السلام2 سنگینی میکرد. چنانچه با یاد تلخ آن روزها فرموده اند:" آیا بدن شریف پیامبر صلی الله علیه آله و سلم را رها میکردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع میکردم"؟3 شیخ مفید میفرماید:" اکثر مردم در دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاضر نشدند,و نماز بر ان حضرت نخواندند, چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود4.اعمش میگوید: پیامبرشان از دنیا رفت مردم هم وغمی نداشتند جز آنکه عده ای بگویند :" امیر از ماست"و طایفه دیگری بگویند :" امیر از ماست"5. هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مغیره خطاب به ابوبکر و عمر گفت: اگر بعدا" با مردم کاری دارید آنها را دریابید. لذا ابوبکر و عمر هنگام دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاضر نبودند, بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب میکردند, و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند, بدن مطهر دفن شد6. عبدالله بن حسن میگوید: به خدا قسم ابوبکر و عمر بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نماز نخواندند, و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد, ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند7. حضرت باقر علیه السلام میفرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند, و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند, اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین علیه السلام بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد, ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد8. عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است:" بخدا قسم ما از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم", یعنی بعد از دفن متوجه شدیم9. باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید: آیا سقیفه در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و به سفارش حضرت بود یا غدیر؟ آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا درباره غدیر؟ آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر؟ آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زنها هم بیعت کردند؟ 2.لیلت المبیت شب اول این ماه پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا و مولایمان امیرالمومنین علیه السلام جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در بستر ایشان خوابیدند10, چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند. به این مناسبت آیه " و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله...":" از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند میفروشد و خدا بر بندگان مهربان است " در شاُن علی بن ابیطالب علیه السلام نازل شد11. در شبی که امیرالمومنین علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم خوابید به جبرییل و میکاییل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما رابیش از قرار دادم. کدامیک از شما ایثار میکند که عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عمر طولانی را اختیار کردند. خطاب آمد: " به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی علیه السلام حیات خود را به برادرش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید". آنان آمدند و بالای سر امیرالمومنین علیه السلام و میکاییل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد:" بخ بخ من مثلک یابن ابی طالب, خداوند در جمع ملایکه به تو مباهات فرمود" . اینجا بود که آیه شریفه " ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله ... " نازل شد12.
3.هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 13 سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمود.13 4.هجوم به خان? وحی در این روز اولین هجوم به خان? امیرالمؤمنین علیه السلام صورت گرفت.هنگامی که امیرالمؤمین علیه السلام ، متوجّه غسل و کفن و دفن پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم متوجّه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرمود: «علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن...».14 در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند : بار اوّل در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیرالمؤمنین علیه السلام شبها صدّیق? طاهره و حسنین علیهم السلام را بر درِ منازل اصحال می بردند و طلب یاری می نمودند. 15 بار دوّم هفت روز بعد از دفن پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم بود که زبید و عده ای دیگر در منزل امیرالمؤمنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد. 16 بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن درِ منزل و ضرب و جرح صدّق? طاهره سلام الله علیها و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیرالمؤمنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بردند.17 5.مسمومیت امام عسکری علیه السلام امام حسن عسکری علیه السلام در اثر زهر مسموم شد و بیماری حضرت آغاز گردید. 18 بنا بر قولی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هـ . در چنین روزی بوده است، 19 و به قولی دیگر در چهارم ربیع الاول و به قولی دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است. 20
2. خصال:ص372. اختصاص: ص171. 3. احتجاج:ص74. 4.ارشاد مفید: ج1ص189. 5.تقریب المعارف:ص256. 6. المصنف:ص568،14. جامع الاحادیث:ج13 ص267. 7.تقریب المعارف:ص251 8.مناقب ابن شهرآشوب: ج1ص297 . بحارالانوار: ج22 ص524. 9.تاریخ الاسلام(ذهبی): ج1ص582. السیرة النبویة(ابن کثیر):ج4 ص538. مسند احمد:ج6 ص274،242،62. 10.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص8. مسارالشیعة:ص27. فیض العلام:ص201. زادالمعاد:ص332. بحارالانوار:ج97 ص168 . مصباح کفعمی: ج2 ص596. 11.سور? بقره: آی? 207. 12.بحارالانوار:ج19 ص39. 13.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص8. مصباح کفعمی: ج2 ص596 14.تفسیر فرات: ص398 . در توحید صدوق:ص73 هفت روز در امالی طوسی:ج1 ص263 نُه روز است. 15.کتاب سلیم: ص128. احتجاج:ص75-190. 16.توحید صدوق:ص73. احتجاج: ج1 ص95-111. بحارالانوار:ج28 ص321 17.کتاب سلیم: ص82-249. الکوکب الدری: ج1 ص194. الجمل: ص117. کامل ابن اثیر: ج2 ص326. تاریخ طبری: ج3ص203. 18.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام:ص201. ارشاد: ج2ص336. کشف الغمة:ج2 ص 415 . بحارالانوار: ج50 ص334-335 19.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام:ص201. 20.مسارالشیعة:ص28-29. فیض العلام:ص205.
کلیدواژه ها:
[ یکشنبه 91/10/24 ] [ 8:34 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
هر کسی یه یاری داره یار ما هم رضای لطفا هرکس رفت حرم آقامون از جانب ما هم سلامی و تسلیتیعرض کند. یه دنیا ممنون میشوم ما که دستمون کوتاست
کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/10/22 ] [ 7:0 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
این مصیبت عظمی را بر همه ی شیعیان بالاخص امام عصر عجل الله تعالی فرجه تسلیت می گویم.
کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/10/22 ] [ 12:22 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 10:6 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خودرا روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت.
کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 91/10/18 ] [ 11:50 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
باز عشق و باز عشق و باز عشق باء بسم الله را آغاز عـشـق بـاز بـایـد زخـم ها را وا کنـیــم راز های بستـه را افشـا کنیـم کربــلا را یک غزل حـیــرت کنـیـم در میان خاک و خون خلوت کنیم * * * باز عشق و باز عشق و باز عشق آسمان را ساحت پرواز عـشـق ای کـبـوتـرها حرم در کربـلاسـت اوج پرواز شما این خاک هاست دانه برچینید ازخون حسین(علیه السلام) بال بگشایید مجنون حسین(علیه السلام)
تا خدا یک قاب قوسین مانده است گفتن نام حسین(علیه السلام)این مانده است * * * باز آب از شرم خجلت می کشد خجلت از آل عصمت می کشد می زند خود را به سنگ و صخره ها تا رهاند خویش از این ماجرا بس که دریای دلش طوفانی است چشم هایش مشهد بارانی است یا حسین تشـنـه لـب اعـجـاز کن ماجرای عشق را آغاز کن واژه واژه عـشـق را تفـسیـر کـن عشق را یک نام عالم گیر کن عشق با نام تو معنا می شود عشق با نام تو زیبا می شود
صالح افشار تویسرکانی
[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 11:2 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 ساعت 10:47 به گزارش مشرق، این در حالی است که مأموران رژیم وهابی سعودی، سالهاست که با ممانعت و بعضاً ضرب و شتم و توهین به حجاج و زوار بیتالله الحرام، مانع از تبرکجویی آنان به این شکاف معجزهآسای رکن یمانی میشوند.
در این عکس منحصر به فرد، "فیصل بن عبدالعزیز آل سعود"، برادر بزرگتر شاه کنونی رژیم سعودی در حال تبرکجویی دیده میشود و این در حالی است که ملک "عبدالله بن عبدالعزیز" شاه فعلی این رژیم نیز که به نظر میرسد در حال طواف پشت سر برادر خود است با سکوت و رضایت در حال تماشای این منظره است. جالبتر آنکه این اقدام شاه اسبق عربستان سعودی با نگاه مستقیم به دوربین عکاس و در مقابل چشم هزاران زائری انجام شده که در این عکس و طبقه فوقانی مسجدالحرام در حال مشاهده این اقدام هستند. این در حالی است که این رژیم وهابی، با اتکا به فتاوای انحرافی "ابن عبدالوهاب" و "ابنتیمیه" و دیگر مفتیهای این رژیم، هر گونه تبرکجویی به هر شیء هرچند مقدس را نوعی شرک به شمار میآورند و با افرادی که اقدام به این کار کنند به شدت برخورد و آنان را نجس و مشرک خطاب میکنند. گفتنی است شکاف موجود بر روی رکن یمانی کعبه معظمه، یکی از عجایب جهان است زیرا تا کنون هیچ کس نتوانسته است آن را ترمیم کند و مسؤولان عربستان سعودی، هر چند ماه یک بار هنگام قرقکردن مسجدالحرام، اقدام به ترمیم این قسمت از خانه خدا بهوسیله مستحکمترین مصالح بتنی و انواع میخها و منگنههای خاص میکنند اما این شکاف معجزهآسا بار دیگر گشوده میشود.
کلیدواژه ها:
[ سه شنبه 91/9/28 ] [ 10:42 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد.
او میدانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان.
عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون او نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش میزد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته.
پیرمرد دنیا دیدهای از آن جا میگذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را میدانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.
بز به محض آنکه آب جوی را دید از سر آن پرید و در پی او تمام گله پرید.
چوپان مات و مبهوت ماند. این چه کاری بود و چه تأثیری داشت؟
پیرمرد که آثار بهت و حیرت را در چهره چوپان جوان میدید گفت:
تعجبی ندارد تا خودش را در جوی آب میدید حاضر نبود پا روی خویش بگذارد. آب را که گل کردم دیگر خودش را ندید و از جوی پرید و من فهمیدم این که حیوانی بیش نیست پا بر سر خویش نمی گذارد و خود را نمیشکند چه رسد به انسان که بتی ساخته است از خویش و گاهی آن را میپرستد.
کلیدواژه ها:
[ سه شنبه 91/9/28 ] [ 9:59 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
در دهه? 1320 و اوایل دهه 1330، پس از سقوط حکومت رضاشاه پهلوی و ایجاد فضای بازتر، فعالیتهای سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران (تنها موسسه مدرن آموزش عالی آن زمان در ایران) بسیار افزایش یافت. در این دوران حزب توده، از نفوذ بسیاری در بین دانشجویان برخوردار بود چنانکه بنا به گزارشهای مختلف، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران عضو و یا هوادار این حزب بودند. اما در دوران نخست وزیری محمد مصدق و افزایش محبوبیت جبهه? ملی در اوایل دهه 1330، محوریت این حزب در دانشگاه به چالش کشیده شد. پس از وقوع کودتای 28 مرداد 1332، سازمانهای سیاسی تشکیل دهنده جبهه ملی، برای دوره کوتاهی در یک ائتلاف ضعیف، تحت نام نهضت مقاومت ملی به مقاومت سیاسی دست زدند و تظاهراتها و اعتصابهای پراکندهای در پاییز همان سال در دانشگاه تهران و همچنین بازار، از جمله در تاریخ 16 مهر و 21 آبان، در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد.[4][5] چند هفته پس از این وقایع، اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخست وزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. این موضوع بهانه لازم برای اعتراضات را فراهم کرد و در 14 آذر به سفارش نهضت مقاومت ملی، دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاسها پرداختند و ناآرامی تمامی محوطه دانشگاه تهران را فرا گرفت. دولت وقت برای پیشگیری از هرگونه اقدام بعدی تصمیم به سرکوب اعتراضات گرفت. سربازان و نیروهای ویژه ارتشی پس از هجوم به دانشگاه، به کلاسهای درس حمله کرده و صدها دانشجو را بازداشت و زخمی نمودند. نیروهای امنیتی در دانشکده فنی، اقدام به شلیک تیر کردند که موجب مرگ سه دانشجوی این دانشکده به نامهای احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا شد. فردای آن روز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری در رشته حقوق را در دانشگاه تهران که در اشغال مشهود نیروهای نظامی بود، دریافت کرد.[6][7] وقایع آذر 1332، نمایانگر واکنش دولت کودتا به فعالیتهای دانشجویی بود و به دنبال آن سرکوب نظاممند تمامی اشکال دیگر مخالفتها، روی داد.[8] 16 آذر، توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور که مرکز اجتماع و مباحثه مخالفان حکومت پهلوی در خارج از ایران بود، روز دانشجو نامیده شد.[9] دانشجویان پس از آن، هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه میانداختند و در واقع 16 آذرماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت شاه و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل شد.[10] این روز از آنزمان، همچنان از اهمیت تاریخی برجستهای در ایران برخوردار بوده است.[11] به نقل از ویکیپدیا [ پنج شنبه 91/9/16 ] [ 12:0 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
اللهم العن الاعداء من الاولین و الآخرین
کلیدواژه ها:
[ سه شنبه 91/8/9 ] [ 1:0 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
|
||