[ پنج شنبه 92/10/19 ] [ 2:42 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
و قالَ الرَّسولُ یا رَبِّ إِنَّ قَومی اتَّخَذوا هذَا القُرآنَ مَهجورًا پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا، قوم من قرآن را رها کردند.» غروب رحمت نبوی، پرواز کرامت علوی و خزان روضه ی رضوی تسلیت. [ دوشنبه 92/10/9 ] [ 11:22 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
دور هم بودیم، یکی از دوستان توی صحبتاش از حدیث «اختلافُ اُمَّتی رحمةٌ» استفاده کرد و حدیث رو اینطور ترجمه کرد که اختلاف داشتن امت و گروه گروه بودنش، رحمته. به نظرم رسید نباید این ترجمه و برداشت، درست باشه، اما خودم هم دقیق نمیدونستم تا چیزی بگم. بعد از اون، اومدم و توی نرم افزار، جستجو کردم و دیدم درباره ی معنی این حدیث، روایتی تو کتاب «معانی الاخبار» مرحوم شیخ صدوق رحمة الله علیه اومده: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ عَنْ أَبِی الْخَیْرِ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: صفحه 157، باب «معنى قوله ع اختلاف أمتی رحمة» به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «برخی روایت می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: اختلاف امت من رحمت است.» حضرت فرمود: «آن ها راست می گویند.» گفتم: «اگر اختلاف امت رحمت است پس به هم پیوستنشان عذاب است!» امام صادق علیه السلام فرمود: «اینطور که تو و آن ها فکر می کنید نیست؛ بلکه منظور رسول خدا صلی الله علیه و آله از این سخن، این قول خداوند بوده است: «چرا از هر گروهى از آنان، طایفه اى کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى یابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آن ها را بیم دهند؟» خداوند با این آیه مؤمنان را امر کرده است به این که به نزد رسول خدا بشتابند و به سوی ایشان رفت و آمد کنند و دین را از ایشان فرابگیرند و پس از بازگشت، آن را به قوم خود بیاموزند؛ یعنی منظور پیامبر فقط رفت و آمد آن ها بین شهرها بوده نه نزاع در دین؛ چرا که دین، تنها یکی است.» توضیح این که واژه ی «اختلاف» دو تا معنی داره: یکی تنازع و ناسازگاری، و دومی رفت و آمد، همونطور که این معنا نیز در قرآن کریم در عبارت «اختلاف اللیل و النهار» بارها به کار رفته. __________ [ شنبه 92/10/7 ] [ 11:41 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
فکر میکنم از موقعی که این کلیپ های صوتی رو پیدا کردم، بیشترین فایل صوتی که به دیگران پیشنهاد دادم، همینا بوده. مجموعه ی 9 کلیپ صوتی کوتاه (بین 5 تا 15 دقیقه - دو تا هفت مگابایت) به نام «جامعه مهدوی». این کلیپ ها رو اولین بار تو سایت خبرگزاری دانشجو دیدم. کار بسیار جذاب و خوبیه. از همین جا می تونید دانلود کنید. کد این مجموعه برای قرار دادن کنار وبلاگ رو هم، میتونید از اینجا، بگیرید. [ شنبه 92/9/23 ] [ 8:44 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
ایام محرم بود و در دانشگاه علوم و فنون فارابی مراسم قرائت زیارت عاشورا برپا بود، علی فراهانی، مداح و ذاکر اهل بیت (علیهم السلام) پس از زیارت عاشورا در ذکر مصیبت در مقام بیات، سلام بر امام حسین (علیه السلام) را خواند که در همان لحظه استاد محمد اللیثی دستمالی را جلوی صورت گرفته و گریه میکرد به طوری که شانهها و بدنش میلرزید. پس از این ذکر مصیبت استاد لیثی با همان حال غریب و بغض کرده و با چشمانی نمناک آماده تلاوت قرآن کریم شد... ادامه ی مطلب دانلود این تلاوت - دو و نیم مگابایت [ پنج شنبه 92/9/14 ] [ 6:7 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
کلمات امام سجاد بیشترینش زهد است، بیشترینش معارف است، اما باز معارف را هم در لباس دعا. چون... اختناق در آن دوران و نامساعد بودن وضع، اجازه نمی داد که امام سجاد بخواهند با آن مردم، بی پرده و صریح و روشن حرف بزنند، نه فقط دستگاه ها نمی گذاشتند، مردم هم نمی خواستند، اصلا آن جامعه یک جامعه ی نالایق و تباه شده و ضایع شده ای بود که باید بازسازی می شد. سی و چهار سال، سی و پنج سال، از سال 61 تا 95، زندگی امام سجاد این طور گذشت البته هرچه که گذشته وضع بهتر شده است لذا در همان حدیث «اِرتدّ الناسُ بعدَ الحسین» از امام صادق، دارد که «ثمّ اِنّ الناسَ لَحِقوا و کَثُروا» بعدا مردم ملحق شدند، و ما می بینیم که همین طور است. دوران امام باقر که می رسد وضع فرق کرده بود، این به خاطر زحمات 35 ساله ی امام سجاد است. رهبر انقلاب - 28 تیر 1365 [ جمعه 92/9/8 ] [ 12:14 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
برای اندازه ی بزرگتر کلیک کنید اگر عکسی از استاد دارید به ایمیل وبلاگ بفرستید. شادی روحشون صلوات [ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 11:24 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
[ دوشنبه 92/9/4 ] [ 8:2 صبح ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
[ دوشنبه 92/8/20 ] [ 11:36 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
اول صبح بود و بارونی... منتظر بودم بارون بند بیاد تا از خوابگاه بزنم بیرون... *** دویدن 72 کیلومتری جوان اهل تسنن به یاد 72 شهید کربلا امروز داشتم تو اینترنت، اخبارو نگاه میکردم، به این خبر که برخوردم، یاد یکی از دانشجوهای اهل سنت که چند روز پیش باهاش آشنا شدم، افتادم. هم اتاقی یکی از دوستام که یه شب تو خوابگاه، مهمونش بودم. [ چهارشنبه 92/8/15 ] [ 9:32 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
|
||