فرخنده میلاد پیامبر رحمت و محبت(صلی الله علیه و آله و سلم) منادی برابری و برادری و اخلاق کریمه و امام جعفر صادق(علیه السلام) مروج علم و فرهنگ و اخلاق را به تمام جهانیان بالاخص شما قرآنیان عزیز تبریک عرض می نمایم.
کلیدواژه ها:
[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 1:42 عصر ] [ هادی فرخنده نژاد (82) ]
عبدالعزیز بن عبدالله بن باز از بزرگترین علمای وهابی می باشد به طوری که می گویند بعد از ابن تیمیه،او بزرگترین تئوریسین وهابیت می باشد. او فردی نابینا بوده است . با این مقدمه این حکایت جالب را بخوانید. بن باز، ظاهرا به دیدن آقاى حکیم رفته بود ولى در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگرى خود را مطرح نماید. در این جلسه، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمى کنید؟
آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جاى چنین صحبت هایى نیست ، بگذارید به احوالپرسى برگزار شود.
بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم ، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم ، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت! بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن مى فرماید: و من کان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبیلا(؛سوره اسراء، آیه 72 ((کسى که در این جهان نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا خواهد بود)). و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنمند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیارى از آیات قرآن مقصود نیست!
البته حال که بحث از اوشد کمی بیشتر از او بدانیم
ـ بن باز گفته بود اگر قرار است حضرت علی چشمهایم را شفا دهد اصلا نمی خواهم این چشم ها بینا شود . (نشانه بغض به اهل بیت) ـ گفته بود 40سال در مدینه در مسجدالنبی نمازخواندم ولی هنوز به پیامبر سلام نداده ام...
ـ همچنین وی در یک فتوای عجیب در صفحه اول کتابش با نام دلایل نقلی و حسی بر حرکت خوشید و ثابت بودن زمین و امکان سفر به کرات آسمانی می نویسد: در بین افراد زیادی از نویسندگان و مدرسان و دانشجویان شایع شده است که خورشید ثابت است و زمین در حرکت می باشد، ولی من می گویم: هر کس معتقد به ثابت بودن خورشید و عدم حرکت آن باشد کافر است و گمراه.
(ادله النقلیه و الحسیه علی جریان الشمس و سکون الارض و امکان الصعود الی الکواکب، عبدالعزیز بن باز، موسسه مکه للطباعه و الاعلام، ص 17) منبع : http://x-vahabi.mihanblog.com/post/20
کلیدواژه ها:
[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 2:27 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
یزید بن معاویه بن ابی سفیان دومین خلیفه اموی در سال 22 یا 25 هجری به دنیا آمد.[1] مادرش میسون دختر بجدل بن انیف کلبی بود.[2] معاویه در اواخر دوره حکمرانی خویش، موفق شد با تهدید و تطمیعِ مسلمانان، برای یزید به عنوان خلافت بیعت بگیرد و علیرغم مفاد صلح نامهای که با امام حسن(ع) امضاء کرده بود فرزند (فاسد) خویش را حاکم جامعه اسلامی گرداند.[3] یزید در سال 60 هجری به حکومت رسید و تا سال 64 هجری، حکومتش به طول انجامید. اخلاق و شیوه زندگی یزید:
عموم مورخان، یزید را فردی شرابخوار، میمون باز، سگ باز و بی اعتنا به احکام و دستورات اسلامی معرفی کردهاند. در تاریخ آمده است:
«عبد الله بن حنظله و گروهی از اهل مدینه به منظور آشنایی با شیوه زندگی یزید به دمشق سفر کردند. آنها پس از بازگشت به مدینه و در معرفی یزید گفتند: ما از نزد مردی آمدیم که دین ندراد، شراب مینوشد، طنبور مینوازد، نوازندگان در نزد وی به لهو و لعب مشغولند، با سگها بازی میکند و...»[4] عبدالله بن حنظله گفت:
«به خدا سوگند ما در حالی از نزد یزید بیرون آمدیم که خوف آن داشتیم از آسمان سنگ ببارد.»[5] مسعودی هم در مورد یزید مینویسد:
«سیره او همانند فرعون، بلکه بدتر از فرعون بود.»[6] برخی از نویسندگان معتقدند که یزید، نزد دائیهای خود در بادیه پرورش یافت و قبیله مادرش پیش از اسلام آوردن، مسیحی بودند و هنوز حال و هوای مسیحیت در سر آنان بود و از این رو یزید تربیت مسیحی داشت.[7]
جنایات یزید: یزید در این دور? سه چهار ساله، جنایات هولناکی مرتکب شد. بزرگترین جنایت او به شهادت رساندن امام حسین(ع) و 72 تن از یاران با وفای آن حضرت میباشد. در تواریخ آمده است:
«یزید در ابتدای حکومت خویش نامهای به ولید به عتبه، والی مدینه نوشت و از وی خواست تا از امام حسین(ع) و عدهای دیگر بیعت بگیرد. یزید در این نامه دستور داد اگر آنان زیر بار بیعت نرفتند، گردن آنها را بزن و سرهای آنها را نزد من بفرست.»[8] جنایت دوم وی، حمله به شهر مدینه و قتل و غارت و جنایت در این شهر میباشد که به واقعه «حره» مشهور است.[9]در این سال یزید، پنج هزار نفر از شامیان را به فرماندهی "مسلم به عقبه" به مدینه گسیل داشت. مسلم با حمله به مدینه، واقعه حره را به وجود آورد. در این واقعه، افراد زیادی کشته شدند. او سه روز افرادش را آزاد گذاشت تا هر کاری میخواهند انجام دهند.[10] دینوی مینویسد:
«در واقعه حره، هشتاد مرد از اصحاب رسول خدا(ص) کشته شدند. از مهاجرین و انصار 700 نفر و از سایر مسلمین ده هزار نفر کشته شدند.»[11] جنایت دیگر وی حمله به شهر مکه و شکستن حرمت حریم کعبه و سنگ باران کعبه میباشد.[12] مسلم بن عقبه پس از جنایت حره برای نبرد با ابن زبیر به سوی مکه حرکت کرد وی در بین راه به هلاکت رسید. حصین بن نمیر به فرماندهی لشکر یزید انتخاب شد. لشکریان شام مکه را محاصره کردند و با منجنیق به این شهر حمله کردند حرم امن الهی را آتش باران کردند. در این واقعه، خانه کعبه ویران شد و بسیاری از خانههای مردم دچار حریق شدند. و در سال 64 هجری به دنبال انتشار خبر هلاکت یزید، لشکریان به شام بازگشتند. [13]
هلاکت یزید:
شیخ عباس قمی نقل میکند:
«چهاردهم ماه ربیع الاول سال 64 هجری روز هلاکت وی میباشد».[14] طبری مینویسد:
«یزید روز پنج شنبه نیمه ماه ربیع الاول سال 64 هجری مرد».[15] سهیل طقوش مینویسد:
«یزید در ناحیه «حوران» بعد از سه سال و هشت ماه و چهارده روز حکمرانی درگذشت»[16] در باب علت مرگ وی آمده است وی به مرضی ذات الجنب در حوران از دنیا رفت.[17] شیخ عباس قمی مینویسد:
«در روایت شیخ صدوق است که وی به بلای ناگهانی هلاک گشت. شب به حالت مستی به خواب رفت. صبح او را مرده یافتند و چنان تغییر کرده بود که گویا او را قیر مالیده بودند».[18] اقوال دیگر نیز در این زمینه نقل شده است که از اهمیت چندانی برخوردار نیست. شیخ عباس قمی مینویسد:
«محل دفن وی محلی است به نام حواریّین[19] و در نقلی دیگر آورده است جنازهاش را به دمشق آوردند و در باب صغیر دفن کردند و قبرش اینک زباله دان میباشد».[20] نویسنده: یدالله حاجی زاده [1]- جوزی، علی بن محمد؛ المنتظم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412، ج4، ص 322.
[2]- طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375، ج7، ص 3121.
[3]- مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، تهران، آگه،1374، ج2، ص 901.
[4]- طبری، محمد بن جریر، پیشین، ج7، ص3097.
[5]- ذهبف محمد به احمد؛ تاریخ الاسلام، بیروت، دارالکتب العربی، 1413ه.ق، چ دوم، ج3، ص27.
[6]- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، قم، در الهجره، 1409ه.ق، چ دوم، ج3،ص63
[7]- مهدی رستم نژاد، عاشورا؛ قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، 1384 ه. ش، چ دوم، ص 214. به نقل ااز حیاه الامام الحسین بن علی، ج2، ص 180.
[8]- یعقوبی، ایت واضح؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیبی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1382 ه.ش، ج2، ص 772.
[9]- ابن اثیر، عزالدین؛ الکامل، ترجمه عباس خلیلی، ابوالقاسم حالت، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، 1371، ج11، ص 242.
[10]- همان، ص190
[11]- دینوری، ابن قتیبه؛ الامامه و السیاسه، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، 1380 ه. ش، ص 225.
[12]- دینوری، ابوحنیفه؛ اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی، تهران، نی، 1371، چاپ چهارم، ص 313.
[13]- ابن خلدون، العبر، ترجمه عبدالمحمد آیتی، بیجا، مؤسسه مطالعات فرهنگی، 1363، چاپ اول، ج2، ص 38.
[14]- قمی، شیخ عباس؛ وقایع الایام، قم، صبح پیروزی، 1385، ص 277.
[15]- طبری، محمد بن جریر، پیشین، ج7، ص 3130.
[16]- طقوش، محمد سهیل؛ و دولت امویان، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، ص 98.
[17]- قمی، شیخ عباس، پیشین، ص 277.
[18]- همان.
[19]- قمی، شیخ عباس؛ پیشین، ص 277.
[20]- همان.
[21]- همان.
[22]- طبری، محمد بن جریر؛ پیشین، ج7، ص 3121.
کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/11/6 ] [ 10:27 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/11/6 ] [ 7:22 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
سلام برادرهای عزیزم و خواهران ارجمندم از شما خواهشمند است هر وقت به وبلاگ سری میزنین یه چند تا صلوات هم ختم کنین و اون دکمه مربوط به صلوات رو هم کلیک کنین مثلا وبلاگ ما قرآنی هست و باید یه فرقایی با سایر وبلاگ ها بکنه. در این کار چند سود هست. 1. خوشنودی آقا رسول ا.. و ائمه معصومین علیهم السلام 2. ثوابی بس بزرگ و خفن 3. عدم جدایی قرآن و عترت 4. توجه شما عزیزان به مسایل ریز ولی بسیار مهم 5. و ...... پس بر محمد و آل پاک و مطهرش صلوات .... بر توان N
کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 91/11/2 ] [ 11:20 عصر ] [ سید رسول سید حسینی (81) ]
زندگی بافتن یک قالیست نه همان نقش ونگاری که خودت میخواهی نقشه را اوست که تعیین کرده تو در این بین فقط میبافی نقشه را خوب ببین نکند اخر کار قالی زندگیت را نخرند.
در پناه حق
کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 91/11/2 ] [ 7:2 عصر ] [ بی بی طاهره رحمن پناه (80) ]
اگه تو همین اینترنت یه سرچ کوچولو بکنید (( پیست اسکی شهرسان فریدونشهر)) اونوقت میبیند که چه خبره !!! تو شهرستان ما طبق گفته خودشون تا الان نزدیک چهار متر برف تو ارتفاعات باریده. روز شهادت امام حسن مجتبی و حضرت رسول بود از هئت برمیگشتیم که خبر رسید که تو یکی از تپه هی کنار شهر(تپه نه گوش) یه اتوبوس دختر و پسر رفتن مشروب خوردن و در کنار بزن و برقصشون یه کم اسکی هم کردن گفتم بریم سراغشون گفتن تموم شده و رفتن. امروز خبر دار شدم که بچه های یکی از پایگاه های اطراف تو محل حاظر شدن و باهاشون برخورد کردن. و اما ماجرا!!! یکی از بسیجی هامون میگفت ما تو منطقه حاظر شدیم و یه کم جر و بحث کردیم دعوا کردیم و زنگ زدیم نیرو انتظامی و اونا هم سریع بعد از چهل دقیقه رسیدن بدون هیچ برخوردی فقط خواستن قضیه رو تموم کنن و برن میگم بابا مسلمون نیستید دین ندارید که روز شهادت پیامبر و امام حسن این کارا رو میکنید؟!! هی انکار میکردن که ما نبودیم!!!!! یه پسر بچه کوچیک سید اومد به نیرو انتظامی گفت به جدم قسم که امروز روز شهادتشه اینا وسط خیابون به سلامتی شراب میخوردن و دختر و پسر با هم میرقصیدن!!! به نیرو انتظامی میگم چرا برخورد نمیکنید ما فیلم داریم بیست نفر شاهد هستیم میگه من اجازه ندارم!!! میگفت فقط یه گروهبان یه کم سرو صدا کردو مخالفت کرد!!! یه مشت اوباش از یه قبرستون دیگه پاشن بیان شهر مارو به لجن بکشن و برن که چیه برف اومده !!! اومدن پیست!! بسیج چیزی نگه!!! چرا چون حجمه فرهنگی و امنیتی داره !!! وظیفه نیرو انتظامیه کسی دخالت نکنه!!!! اما اونا هم دست از پا خطا نمیکنن چرا ؟!! چون دادستان اجازه ندادن چهل نفر اوباش و مفسد فی الارض با هم دستگیر بشن!! چرا ؟!!! نمیدونم!! اما یه احتمالاتی هست.... 1-شاید نمیخوان اسم شهر بد در بره که توش فساد زیاده!!! 2- شاید جا برای این همه اراذل و اوباش ندارن!! 3- شاید جرم ثابت نشده و فیلم نبوده و شاهد نداشتن و نیرو انتظامی نبوده و متهمی در کار نبوده و آثار جرمی هم نبوده!!!! 4- اصلا شاید به صلاح نبوده به شماها چه؟!! 5- یا شایدم مشکل جای دیگس که ما ن میدونیم آ خه پیست اسکی شهرستان فریدونشهر منبع درآمد شهرستانه!!!! اینا که میان پیست از لب جاده ویوپ کرایه میکنن و مردم مارو از گشنگی نجات میدن!!!!! حالا بماند که اونا از آب معدنی تا گوشت و نونشون هم از شهرستان خودشون میگیرن و هیچ در آمدی برای شهر ما ندارن از زیر بلیت پیست که اونم معلوم نیست چنده و از کیا میگیرن و چقد هست که اونم نمیدن در میرن و هیچ درآمد مالی ندارن و ما فقط دلمونو به آیندش خوش کردیم!!!!
نمیدونم چرا همه ساکتن حالا گیریم که درآمد هم داشته باشه ائنم نه سالی مثلا بیست میلیون و حتی صد میلیون !!! صد میلیارد اونم نه ریال و تومان دلار!!!! به چه قیمتی؟!!!! به چه قیمتی؟!!!! گسترش فساد؟!!! ترویج فحشا؟!!! میدون دادن به یه سری بی سرو و بی پا که همه جور کثافت کاری ای به اسم پیست و اسکی میکنن؟!!!! البته با عرض پوزش از اون عده قلیل که واقعاً برای تفریح و اسکی میرن.که اونم بچه های با صفای شهر خودمونن!! بخدا ما برای هیچ و پوچ به اسم پیست اسکی و توریست پذیری و هزار کوفت و زهر مار و بهونه های رنگی و حرفای قشنگ داریم شهرمونو به یه مرکز فساد تبدیل میکنیم توریستی که یه روزه میاد و بر میگرده فقط دسشوییش زو تو شهر ما میره به درد شهرمون نمیخوره جز اینکه فرهنگ فساد رو برامون گسترش میده نه قط پیست آبشار پونه زار هر جایی که الان ما داریم به اسم توریست و بخاطر اینکه مبادا کسی از دستمون ناراحت بشه و دیگه نیاد هیچ حرفی نمیزنیم سکوت محض که هیچی فقط داریم تبلیغ میکنیم عکسای مستحجنی رو که میذارن فیلتر میکنیم کوچکترین اعتراض رو تو نطفه خفه میکنیم وبلاگ فیلتر میکنیم مبادا کسی بر علیهمون حرف بزنه حتی اگه حقیقت محض باشه!!!! خواهش میکنم مسولین شهرستان مخصوصاً مسولینی که ستقیماً ارتباط دارن بجای فیلتر وبلاگ جواب بدن!!! عکساشو تو فیس بوک و ... میتونید ببینید من بذارم فیلترم میکنن!!!
[ دوشنبه 91/11/2 ] [ 3:35 عصر ] [ حسین رضایی (87) ]
|
||