بدین وسیله به اطلاع کلیه متقاضیان استخدام در دستگاه های اجرایی کشور می رساند، وزارت امور اقتصادی و دارایی، دیوان عدالت اداری، سازمان امور مالیاتی کشور، سازمان پزشکی قانونی کشور، سازمان ثبت احوال کشور، سازمان دامپزشکی کشور، سازمان سنجش آموزش کشور، سازمان ملی بهره وری ایران، سازمان هواپیمایی کشوری، مرکز اورژانس تهران، استانداری خراسان شمالی و برخی از دستگاه های اجرایی استان، سازمان علمی تحقیقاتی وابسته به نهاد ریاست جمهوری، نیروی انسانی مورد نیاز خود را طبق مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری و در چارچوب دستورالعمل نحوه برگزاری امتحان عمومی و تخصصی برای بکارگیری افراد واجد شرایط در دستگاه های اجرایی موضوع بخشنامه شماره 9757/93/200 مورخ 19/7/1393 و سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور (تبدیل وضع مربیان حق التدریس موضوع مصوبه شماره 122218/ت50947هـ مورخ 17/10/1393 هیئت محترم وزیران)، از محل مجوزهای استخدامی مأخوذه، از طریق برگزاری آزمون مشترک فراگیر به صورت کتبی توسط سازمان سنجش آموزش کشور (به عنوان موسسه مجری) و با نظارت سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در سال 1394 و طی مراحل گزینش بصورت پیمانی تأمین خواهند نمود. متقاضیان می توانند برای مطالعه شرایط و ضوابط استخدام هر یک از دستگاه های اجرایی مذکور، نحوه و زمان ثبت نام، از روز دوشنبه 10/1/1394 لغایت 17/1/1394 به آدرس www.Sanjesh.org مراجعه نمایند. توضیحات بیشتر در خصوص ضوابط و شرایط هر یک از دستگاهها و تاریخ برگزاری آزمون در دفترچه راهنمای آزمون و اطلاعیه ثبت نامی که در تاریخ 10/1/94 منتشر خواهد شد، درج می گردد.
ضمناَ چنانچه علاوه بر دستگاه های اجرایی فوق، دستگاه دیگری اضافه گردد، اسامی نهایی دستگاه های متقاضی استخدام در اطلاعیه مذکور درج خواهد شد.
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور [ سه شنبه 93/12/26 ] [ 8:56 عصر ] [ هادی فرخنده نژاد (82) ]
یکی از دوستان تو این فکر بود که چطوری میشه برنامه ریزی کرد که درباره ی همه ی ائمه علیهم السلام، یک دور مطالعه داشته باشیم. بهش پیشنهاد کردم که میتونی در طول سال، به مناسبت ولادت یا شهادت هرکدوم از ائمه، کتابی رو در موردشون مطالعه کنی، اینطوری در طول یکسال یک دور درباره ی این بزرگواران اطلاعات کسب کردی. حالا اگه این روش رو هرسال تکرار کنی، هربار اطلاعات جدیدتری رو به دانسته های قبلیت اضافه میکنی. این روزا هم که تو ایام فاطمیه هستیم، خوبه کتابی رو درباره ی این حضرت مطالعه کنیم. تو این مطلب میخوام کتاب «بحثی کوتاه پیرامون خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها» رو خدمت شما معرفی کنم: این کتاب شرح مختصریه بر خطبه ی پربار حضرت فاطمه سلام الله علیها که به صورت خلاصه، جمله به جمله ی ماجرای خطبه خواندن حضرت رو، از هنگام خروج از خانه تا بازگشت و گفتگو با امیرالمؤمنین علیه السلام، توضیح داده و نکاتی رو بیان کرده. البته خیلی حجیم نیست؛ 168 صفحه در قطع وزیری. کتاب خواندنی و جالبیه برای اونایی که میخوان چیزی بیش از ترجمه ی خطبه ی حضرت رو بدونن. پیشنهاد می کنم حتماً بخونیدش. ناشرش هم انتشارات پیام آزادیه. [ سه شنبه 93/12/26 ] [ 7:50 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
احسن الحال و بهترین حال ها کدام است؟یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ.[1] با تبریک سال نو از صاحب دلها و دگرگونی ها می خواهیم که سال جدید را سال دگرگونی دل ها به سوی خود قرار دهد و از هر چیز که رنگ غیر حق داشته آزاد نماید و بر حق حق ثابت قدم بگرداند . در آغاز هر سال نوی این زمزمه استاد به گوشمان فراخوانده می شود و همه را به تفکر وا می دارد و دل ها را به خود می گیرد و می لرزاند که در کنار تحول ها؛ تحول در انسان ؛مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ و تحول در جهان ؛ مُحَوِّلَ الْحَوْلِ. باید به ثبات و ظرفیت و وسعت رسید و از اسارت موقعیت ها آزاد شد و به کوثر موضع گیری ها رسید که این همان احسن الحالی است که از ما خواسته اند به عدد روز های سال آن را در روز نوروز طلب کنیم.[2] ایشان می گویند: بهترین حال، حال کسى است که مىداند در هر حالتى چه بکند و در هر موقعیتى چگونه موضع بگیرد. بهترین حال حالت کسى است که در گرو حالتها نیست. و وابسته به شرایط و موقعیتها نیست. درس خودش را مىشناسد و درس خودش را مىآورد.[3] و ایشان در جای دیگری از این درس گرفتن می گوید که چگونه از بهار درس می گیرند و می فرمایند: انسان در یک نگاه مىتواند عظمت و قدر خویش را بشناسد و از قناعتها و سستىهایش آزاد گردد. او مىبیند تمام هستى به او منتهى شده و مسخّر او هستند ... همه به او رسیدهاند ... حال او دوباره به عقب باز گردد ... به سوى همانها، همانهایى که براى او بودهاند. او مىبیند از سنگ، از خاک، از خورشید، از شاخهها و درختها، جلوتر است اما نه جوشش دارد و نه رویش و نه جنبش و نه شکوفه و نه کوششى. سنگها فجر داشتهاند و شکافته شدهاند، اما من فجرى نداشتهام و نجوشیدهام ... خاکها این همه رویاندهاند، اما من رویشى نداشتهام. خورشیدها، این همه حرکت و جنبش، این همه بخشش و دهش داشتهاند، اما من هیچ نورى و حرارتى و هیچ شورى و جنبشى، نیافریدهام ... وقتى هنگام بهار، به باغ مىرفتم و شاخهها را غرق در شکوفه مىدیدم، راستى شرمم مىآمد که چندین بهار بر ما گذشته و هنوز چوبیم ... ولى چوبهاى مرده شکفتهاند و در گُل، غرقند ...[4] [ یکشنبه 93/12/24 ] [ 7:4 عصر ] [ علی اصغر هادی (93) - عضو افتخاری ]
ویژگی های داعش از زبان عالم اهل سنت طبق احادیث امیر مؤمنان علیه السلام
[ شنبه 93/12/23 ] [ 11:26 صبح ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
این نسخه از مصحف شریف مشتمل بر بخش هایی به شرح زیر است: [ چهارشنبه 93/12/20 ] [ 12:9 صبح ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
باز باران
شاعر:علی اسماعیلی وردنجانی وبلاگ اشک شفق [ شنبه 93/12/16 ] [ 10:44 عصر ] [ علی اصغر هادی (93) - عضو افتخاری ]
آن روز که زهرا(س) کمرش خورد به دیوار حیدر(ع) که به دل داغ غم ختم رسل(ص) داشت سیلی به رخ فاطمه(س) می خورد پیاپی چرخید که سیلی نخورد فاطمه(س) ناگاه زینب(س) که سرش خرد شد از چوبه ی محمل حیدر(ع) سپری داشت که از جنس خدا بود از سوی خدا شد گهری هدیه به حیدر(ع) آن شاخه که بودی ثمرش لوء لوء و مرجان آن روز حسن(ع) دید که از غصه و از غم
شاعر:علی اسماعیلی وردنجانی وبلاگ اشک شفق [ شنبه 93/12/16 ] [ 10:41 عصر ] [ علی اصغر هادی (93) - عضو افتخاری ]
از اونجایی که هیچوقت آمریکا برای رضای خدا!!! به مردم خدمات نمیده، از یه موقعی به بعد، همیشه به سرویسهاش شک داشتم و با احتیاط ازشون استفاده میکردم؛ گوگل، جیمیل، یاهو، شبکه های اجتماعی مختلف و... و این یکی؛ ویکی پدیا. درباره این آخری قبلنم یه چیزایی شنیده بودم؛ این که دهمین سالگردشو تو حیفای اسرائیل گرفتن و...! این رو هم ببینید: چرا «ویکی پدیا» قابل اعتماد نیست؟ [ شنبه 93/12/16 ] [ 7:7 عصر ] [ محمد رضا مزرعی فراهانی (86) ]
[ چهارشنبه 93/12/13 ] [ 9:6 عصر ] [ علی اصغر هادی (93) - عضو افتخاری ]
اگر دین را از آدم ها کسب کنیم، به نفرت و فرار می رسیم اما اگر با شناخت باشد، مساله فرق می کند. استاد صفایی دین را به سه نوع تقسیم می نماید؛ 1- 1- دین ارثی – سنتی یا دین دستوری 2- 2- دین احساسی – عاطفی 3- 3- دین اصیل دین ارثی – سنتی یا دستوری دین ارثی – سنتی با احکام و دستور العمل ها و امر و نهی ها آغاز میشود؛ در این نوع دین، اعمال، به صورت تعبدی اجرا می شود؛ بدون زمینه ی شناخت و بدون ریشه ی عشق و عقیده. این نوع دین که نه زمینه ای دارد نه ریشه ای، درخت طیبه ای نیست که ثابت باشد و ثمره و میوه بدهد. دین احساسی – عاطفی در دین احساسی – عاطفی، بیشتر از همه، احساسات و عاطفه ی انسان دخیل است. در این نوع دین فقط احساس، مؤثر است، آن هم احساسی بدون زمینه ی شناخت و احساسی بدون اعمال تعبدی؛ به این معنا که در این نوع دین اعمال، تعبدی اجرا نمی شود، بلکه فقط اعمالی اجرا می شود که با احساس و عاطفهی ما هماهنگ باشد؛ مثلا نماز شب خوانده می شود اما انفاق نمی شود، یا انفاق می شود اما خمس داده نمی شود یا زیارت معصوم (ع) صورت می پذیرد اما حجاب رعایت نمی شود و... . در دین احساسی – عاطفی آدم ها را داغ می کنند و حرارت می دهند؛ لذا طبیعی است که این ها با عوض شدن محیط، زود سرد بشوند. و درخت طیبه ای نیستند که استوار بر پای خود ایستاده باشند. دین اصیل با اندک توجهی در می یابیم اعمالی که زمینه و ریشه نداشته باشند دوامی نمی آورند. کسی که در عمل کوتاهی نداشته باشد اما عمل او از روی بصیرت و بینش نباشد مانند کسی است که از جاده بیرون رفته؛ پس هر چه سرعتش بیشتر باشد جز دوری از مقصد، چیزی بر او نمی افزاید. کسی که به صورت تعبدی، اعمال را اجرا می کند اما فهم عمیقی از دین ندارد، مانند خر آسیاب است؛ دور می زند ولی جلو نمی رود. در قرآن آمده است: پاداش کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند، بهشت است. بهشت در قرآن، به جنات تعبیر شده است و جنات، جمع جنت است و جنت، به معنای انبوه درختان است. از طرفی در قرآن داریم: آیا پاداش و جزایی که به شما داده می شود چیزی جز خود عملی است که انجام می دهید؟ بنابراین بهشت و جهنم، خود اعمال انسان است، حتی عکس العمل نیست بلکه خود عمل است. خدا نمی گوید اگر فلان کار را کردید، می سوزانمتان بلکه می گوید اگر فلان کار را کردید، می سوزید یا اگر فلان کار را کردید، بهره مند می گردید. ما وقتی کسی را پاداش می دهیم یا مجازات می کنیم، در اصل، عمل او یک چیز است، و پاداش و مجازات ما چیزی دیگر. اما به تعبیر قرآن و روایات، پاداش و مجازات، خود اعمال انسان است. مثلا در روایتی از حضرت رسول داریم که شما هر عمل صالحی انجام می دهید، یک درخت در بهشت برای شما سبز می شود. و خاصیت درخت این است که زمینه ای دارد، ریشه ای دارد سپس میوه می دهد؛ این است که اعمال ما باید زمینه و ریشه ای داشته باشند تا درخت طیبه ای برای ما باشد. تا بتوانیم از عمل خودمان بهره ببریم و از همین جا بهشت نقد ما آغاز گردد و تا ابد ادامه بیابد. من که امروز بهشت نقد حاصل شود وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم اصلا عمل بدون زمینه و ریشه، طبیعی نیست. شما اگر در اعمال روزمره ی خود دقت کنید متوجه می شوید که یک عمل معمولی و طبیعی شما چه مراحلی را پشت سر گذاشته است. به عنوان مثال وقتی شما یک کیلو پرتقال می خرید و آن را میل می کنید این عمل شما زمینه ها و ریشه هایی را طی کرده است: نخست شناختی از خود داشته اید که مثلا نیاز به ویتامین ث و... دارید؛ سپس شناختی از بیرون از خود پیدا کرده اید که مثلا پرتقال در بیرون از وجود شما وجود دارد. این شناخت ها زمینه ی عمل شما هستند. بعد از این شناخت عشق و طلب و گرایش و خواستی نسبت به شیء بیرون؛ یعنی پرتقال، در شما به وجود می آید. این عشق که منشاء آن، شناخت هاست، ریشه و عقیده است. و در مرحله سوم، این عشق و طلب شما را به خرید پرتقال و تناول آن سوق می دهد و این عمل، میوه ی درخت معرفت شما است. این اعمال زمینه دار و ریشه دار، خصوصیاتی دارند: 1- 1- انسان از خود عمل بهره مند می شود. 2- 2- از این اعمال جدا نمی شوی و نفرت و انزجاری در تو شکل نمی گیرد. 3- 3- این اعمال، غرور آفرین نیستند؛ مثلا نمی گویی این من هستم که پرتقال خوردم یا آب و نان خوردم. 4- 4- شاکر هم هستی که خدا این نعمت را به تو داده است. 5- 5- طلب کار هم نمی شوی که خدایا! حالا که پرتقال یا آب خوردم در عوض، فلان حاجت من را برآورده کن. 6- 6- خوف داری که نکند خدا نعمت را از تو بگیرد. 7- 7- برای این اعمال، منت بر خدا و پیامبر او نمی گذاری. 8- 8- موقع تعارضش این اعمال با چیزی، از این اعمال جدا نمی شوی. اما اعمالی که در دین ارثی – سنتی یا احساسی – عاطفی شکل می گیرد، چون زمینه و ریشه ای ندارد خصوصیاتی کاملا برعکس و متضاد دارد: 1- 1- انسان از عملش بهره مند نمی شود. 2- 2-نفرت و فرار از اعمال دین شکل می گیرد. 3- 3- غرور داریم؛ اگر نماز شبی خواندیم دیگر طور دیگری به بقیه نگاه می کنیم. 4- 4- به جای این که ما شاکر باشیم، توقع داریم خدا و رسول شاکر ما باشند. 5- 5- طلب کار هستیم. می گوییم حالا که این نماز را خواندیم یا جلسه ی احیا و امام حسین (ع) آمدیم، بیلان به دست خدا و رسول و ائمه می دهیم که این حاجت ما را برآورده کنید. 6- 6- به جای این که خوف داشته باشیم که نکند خدا توفیق اجرای این عمل را از ما بگیرد، خدا و معصومین (ع) را خوف می دهیم که اگر حاجت ما را برآورده نکنید، دیگر نماز نمی خوانیم یا دیگر به جلسه ی شما نمی آییم. 7- 7- منت بر خدا و رسول او می گذاریم که ما مسلمان شده ایم؛ ?یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ?
8- 8- موقع تعارض دنیا با اعمال و دین، دین و اعمال را کنار می گذاریم. (بر گرفته از کتاب اندیشه های پنهان)
کلیدواژه ها:
[ پنج شنبه 93/12/7 ] [ 10:45 عصر ] [ علی اصغر هادی (93) - عضو افتخاری ]
|
||