بنام خدای هستی بخش
بیگمان بهترین روش تربیت که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه نیازهای روحی و روانی اوست، راه وحی است و قرآن کریم آئین خود را بهترین آیین تربیت برای کل بشر معرفی کرده است.
در آیه 9 سوره اسرا در این رابطه آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا؛ قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مىنماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مىکنند مژده مىدهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود».
هر چند که به روش تربیت کودک در قرآن تصریح نشده و لکن این مطلب، از لابهلای برخی از آیات و داستانهای قرآن کریم به زیبایی نمایان است.
روش الگویی
انسان ذاتاً الگوطلب و الگوپذیر است. به همین جهت یکی از بهترین و کوتاهترین روشهای تربیت برای نمونه و تربیت عملی هرچه کمال و جاذبه نمونه ارائه شده بیشتر باشد. این روش کارآیی بیشتری خواهد داشت. تربیت ابتدایی کودک بهطور طبیعی با روش الگویی شکل میگیرد؛ چراکه کودک در چند سال نخست زندگی خود، همه کارهایش را از الگوهای پیرامون خود که در درجه اول «پدر و مادر» او هستند، الگوبرداری میکند و با تقلید از آنان رشد کرده و ساختار تربیتیاش سامان مییابد.
بهطور کلی روش الگویی بهعنوان تربیت عملی بر جان انسانها مینشیند و در نفوس آنها رسوخ میکند.به همین جهت قرآن کریم در آیه 44 بقره میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُم؛ آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید».
و در آیات 2 و 3 سوره صف آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(2) کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى کسانىکه ایمان آورداید چرا چیزى مىگویید که انجام نمىدهید، نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید».
پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر
قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را بهعنوان الگویی کامل برای تربیت عملی بشر، معرفی مینماید و در آیه چهارم سوره ممتحنه میفرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ؛ قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانىکه با اویند سرمشقى نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستید بیزاریم به شما کفر مىورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتىکه فقط به خدا ایمان آورید جز [در] سخن ابراهیم [که] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست با آنکه در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست».
همچنین در آیات 10 تا 12 سوره تحریم نیز در این رابطه آمده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا ...بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛ خدا براى کسانىکه کفر ورزیدهاند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید(10) و براى کسانىکه ایمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت خانهاى برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان(11) و مریم دخت عمران را همان کسىکه خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود».
الگوگیری از دوستان
بعد از پدر و مادر، یکی از الگوهای کودکان و جوانان «دوستان» آنها هستند که در برخی از موارد الگوپذیری آنان از دیگران بیشتر است و روی تربیت عقایدی و اخلاقی و رفتاری آن ما تأثیر دارند. قرآنکریم در این زمینه هشدار داده و در آیات 27 تا 29 فرقان در این رابطه میفرماید: «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا?27? یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا?28?لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا».
الگوگیری از معلم
یکی دیگر از موارد الگوگیری کودکان و جوانان، محیط تعلیم و تربیت آنها یعنی همان «معلم» و مربی کودکان میباشند و معمولاً تمامی حرکات و سکنات خود را از مربیان، نمونهبرداری میکنند، به همین جهت، هنگامیکه از امام باقر(ع) درباره آیه 24 سوره عبس که میفرماید: «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ؛ انسان باید به غذای خویش بنگرد» سؤال شد، حضرت فرمود: یعنی علمی که فرا میگیرد، بنگرد از چه کسی فرا میگیرد.
روشهای محبت
بیگمان این روش در اصلاح و تربیت همه انسانها بهخصوص کودکان، نقشی عظیم و کارساز دارد که خداوند متعال، پیامبر گرامیش را به روش محبّت آراسته کرده و در آیه 159 آلعمران در این رابطه میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مىدارد».
و تعبیر قرآنکریم نیز از کودکان به «بخشش» و هدیه، تعبیری است محبتآمیز که در آیه 49 سوره شوری میفرماید: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ؛ فرمانروایى [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد مىآفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مىدهد».
انسان، به فطرت خود نیازمند محبت است و در مراحل اولیه زندگی و دوران کودکی خویش به محبتی بیشتر نیاز دارد و تأثیر روش محبت در سازمان دادن به شخصیت کودک بر کسی پوشیده نیست. البته محبتی معتدل و راستین و بهدور از تکلف و تصنع و متناسب با سن و سال و وضع و حال کودک و بهدور از تبعیض که در این زمینه روایاتی از اهل بیت(ع) نیز داریم.
نمونههایی از این روش را در قرآن کریم، میتوان در داستان حضرت یوسف(ع) جستوجو کرد. یکی در هنگامی که پدرش، حضرت یعقوب(ع) بنابر تقاضای برادران یوسف، او را به بازی و گردش میفرستد و خوف از جان یوسف(ع) را دارد. چنانکه در آیات 12 و 13 سوره یوسف(ع) فرموده است: «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ?12?قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ؛ فردا او را با ما بفرست تا [در چمن] بگردد و بازى کند و ما بهخوبى نگهبان او خواهیم بود(12) گفت اینکه او را ببرید سخت مرا اندوهگین مىکند و مىترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد».
روش موعظه
این روش از جمله روشهایی است که خداوند متعال برای تربیت همه انسانها بدان سفارش کرده و در آیه 125 سوره نحل در این رابطه میفرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسىکه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است».
موعظه نیکو، موعظهای است که از جان پاک واعظی راه یافته، به روشی نیکو، از آن برای اصلاح و هدایت بهره گرفته شود و خود قرآن کریم، کتاب موعظه الهی است.در قرآنکریم در آیات 57 سوره یونس، 13 تا 20 لقمان به زیبایی به این مبحث اشاره شده است.
روش تعلیم
این شیوه هم یکی از روشها است که بیشتر در روایات ائمه روی آن تأکید شده مثلاً در بعضی از روایات، یکی از حقوق فرزند را «آموزش قرآن» و یا «سوادآموزی» برشمردهاند و در جای دیگر امام علی(ع) میفرماید: از دانش ما به کودکان خود چیزی بیاموزید که خداوند بهواسطه آن سودشان بخشد.(میزان الحکمة، همان، ج 14، ص 7107، ح 22753)
ان شاالله تا دیدار دوباره و مطلبی مفیدی دیگر از کتاب بزرگ هدایت بشری قرآن کریم خدا به همراتون...
کلیدواژه ها: