به نام خدا وقتی در و دیوار خاطره می شود..... زمان:سال تحصیلی82-81 مکان: دانشکده علوم قرآنی مشهد موقعیت: خیابان شهید صابری- پشت بیمارستان امام رضا(ع). ساختار مقطعی: ساختمان دانشکده که در واقع دارای پنج واحد آپارتمانی بود بدین نحو تقسیم بندی شده بود: پیلوت: محل برگزاری همایش ها، سخنرانی ها و البته کمی هم تحصن. واحد 1(چندتا پله به پایین می رفت که زیرزمین بود و به حیاط هم راه داشت.): خوابگاه خواهران ورودی81. واحد2(اولین پاگرد پله های سمت بالا): قسمت اداری دانشکده. واحد3(دوتا پاگرد بعد از دومی): محل تشکیل شدن کلاسهای خواهران ورودی های 80و81. از آنجا که تعداد خواهران ورودی 81 بیشتر از 80 ی ها بود، کلاس هاشون در حال و پذیرایی و کلاس های هشتادی ها هم در اتاق بزرگه تشکیل میشد. اتاق کوچکه هم اتاق خانم فتاحی بود که کارهای تایپی و کامپیوتری دانشکده رو انجام می دادن. واحد4(دو تا پاگرد بعد از سومی):خوابگاه خواهران ورودی 80. واحد5(دو تا پاگرد بعد ازچهارمی): محل تشکیل شدن کلاس های برادران ورودی 80و81. و امّا... پرشورترین روزهای زندگی مون رو توی این فضا گذروندیم، راه پله ها با اینکه کمی تنگ و پیچ در پیچ بود(به خاطر طرح شکسته ی ساختمان)، روزانه شاهد تعداد زیادی دانشجو بود که با هدف یا بی هدف(فقط برای گذروندن ساعت تفریح بین کلاس ها) به بالا و پایین می رفتند. ولی... تو همین راه پلّه ها به همت جناب آقای جوادآهی(از برادرای پرتلاش ورودی81) بسیج رو تشکیل دادیم، عضوگیری کردیم، اعضای شورا مشخص شدن و کلی فعالیت مثبت انجام دادیم. خلاصه... اینجوری شد که بسیج به عنوان یک نهاد رسمی در دانشکده تازه تأسیس شکل گرفت و آغازی شد برای فعالیت های خارج از درس و بحث بسیاری از بچه های پرانرژی و باصفای خودمون... " یادش بخیر" [ دوشنبه 93/10/8 ] [ 9:34 صبح ] [ بی بی طاهره رحمن پناه (80) ]
|
||