سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک روز، یک حدیث
تلاوت برگزیده
تلاوت برگزیده
ابراهیم عقیلی
ورودی 94


سورۀ انعام | آیه 59
به همراه تحلیل استاد ابوالقاسمی


بارگذاری

-----------------------------------------------
تلاوتهای مورد علاقتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید. البته تلاوتهای اساتید
و دانشجوهای خودمون اولویت داره.


.:: بایگانی تلاوت ها ::.
تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
-----------------------------------------------
تصاویر خاطره انگیزتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید تا تو این بخش قرار بگیره.

هوالمعشوق

با توجه به مناسبت نزدیک شدن روز فاطمه یا روز زن مطلبی از پیش به ذهنم رسیده بود که دررابطه ومناسبت طرح کنم از این که مطالب ارائه شده به نوعی دفاع از حقوق انسانی زن در جامعه امروز و زمان امروزکه یک حق حقوقی زن است وکه باید محترم شمرده شود به این آگاهی وشناخت نسبت به خودش با توجه به مذهبش داشته باشد طرح کنم وازطرف دیگرباتوجه به این که کارهای تحقیقی زیادی در مرحله تحقیقاتی وبررسی اند ولی از آنها مدتی غافل شدم تا به مناسبت ،این کار کوچک را برای زن نمونه وایده آل ارائه داده باشم.

 در دنیای امروزی که ما درآن زندگی می کنیم ودرعصر و زمانی و دوره ای از تاریخ و یا سلسله روابط اجتماعی خاص خودمان که در آن هستیم نسبت به دوران گذشته تفاوت وفاصله بسیاری درعقایدها وسنت ها ،رفتار وعادات اجتماعی ،فرهنگ ها ،روابط اجتماعی که حاکم بر عصر ما است ایجاد بحران،تضاد،آشفتگی دررفتار انسانی، طرزتفکر وبینش که به یک قدرت تحول شهیر است جبرا بر ما تحمیل شده است.در برابر این تضاد ،بحران،آشفتگی،رفتار انسانی،طرز تفکرکه اصولا همه این عوامل دست اندکار، باعث بوجود آمدن اصولا سه تیپ اززن درجهان، بخصوص جامعه های اسلامی وجامعه ایرانی شده است.

1.تیپ سنتی 2.تیپ مدرن یا متجدد یا اروپایی مآب 3.فاطمه که هیچ وجه اشتراکی بین دو نوع دیگر وجود ندارد.

بنابراین این قدرت تحولی که بصورت جبری بر ما تحمیل شده است. بحث بر سر انکار یا تائید آن نیست.بحث آن است که همچنان که جامعه ما تیپش تغییر پیدا میکند وهمچنان جوان ما ،مرد ما تغییر لباس، تغییر فکر،تغییر زندگی وتغییر جهت وتغییر رفتار اجتماعی می کند،زن هم جبرا تغییر پیدا می کند وامکان ماندن آن درقالب های سنتی ،کهنه،پوسیده،مرتجع همیشگی اش نیست.

یکی از خصوصیات قرن ما که خیلی مهم ست حتی از قرن های اخیر ،که چه در شرق وچه در غرب فاصله بسیار طولانی بین دونسلی است از نظر زمان تقویمی فاصله شان بین سی سال نیست اما از نظر زمان اجتماعی بین سی قرن است بین یک پسر ویک پدر واین فاصله قابل نزدیک شدن نیست.از آنجایی در گذشته جبرا جامعه ها ثابت بودند ارزش وخصوصیات اجتماعی قابل تغییر نبودند ،ولی امروز با توجه به این که جامعه ها همیشه وبه سرعت در حال تحرک وحرکت هستند این ارزش ها وخصوصیات اجتماعی قابل تغییرند.در برابر این واقعیت اجتماعی درحال تغییر اگر کسی ناآشیانه بایستد وبه نق زدن ،فحش دادن،تهمت زدن قناعت کند کار عبث وبیهوده ای کرده است واگر کسی بعنوان متفکر ویا بعنوان نصیحت گو وادار کند در برابر هر گونه تغییری وتبدیلی مقاومت کند این در واقعیت امر دعوت به یک گمراهی کرده و واقعیت جبری را نادیده گرفته است.بنابراین یک واقعیتی است که در برابرش ایستاده ایم که هست و روز به روز به طرف آن پیش می رویم وروز به روز به طرف ما پیش می آید که هر لحظه شدیدتر می شود وهیچ کس امکان نادیده گرفتن آنرا ندارد و امکان مقاومت در برابرش را ندارد.

اسلام در برابرچنین پدیده جبری، چه قانون علمی یا کشف علمی اجتماعی تازه دارد که می تواند انجام دهد. می بینیم که یکی از خصوصیات اسلام در برابر دیگر مذاهب بین المللی که وجود دارد دربرابر این پدیده ،واکنش اسلام که مقصود سنت پیامبر است (سخن ،رفتار وتقریر)چیست .اما یکی از حساس ترین کاری که پیامبر انجام می داده ،روش یا متد کار پیامبر دربرابر واقعیت جبری جامعه بوده است.دربرابر پدیده جبری اجتماعی ،ایجاد پدیده ای اجتماعی تازه ،یا برای تغییر یا اصلاح یک پدیده اجتماعی موجود یک جور،یک روش یا متدی بکار برده که برای ما در همه مسائل دیگر یک سر مشق بزرگ علمی ست.

حج پیش از اسلام یک سنت خرافی،گذشته گرایی وپوسیده برای تجلیل یا عملا به نفع تجلیل از بت پرستی به نفع اقتصاد جامعه قریش بود.رهبر محافظه کاراین پدیده را حفظ می کند چرا که نگهبان سنت است اعتقاد بر این است که اگر ما ناگهان تغییر بدهیم ریشه ها وروابط اجتماعی که مثل سلسله اعصاب اندام های اجتماعی نمود گرفته اند از هم گسسته می شوند و جامعه ناگهان دچار یک آشفتگی بسیار خطر ناک می شود بخاطر همین است که بعد از هر حادثه ای انقلابی بزرگ یک آشفتگی و هرج ومرج و یک دیکتاتوریک پیش می آید که این ها لازم ملزوم یکدیگرند.اما انقلابی معتقد است که اگر ما سنت های کهنه را نگه داریم جامعه را همواره در کهنه گی و گذشته گرایی ورکود نگه داشته ایم بنابراین رهبر آن است که آنچه را از گذشته بند ها وقالب ها دست و پای روح ،فکر،اراده وبینش ما بسته ناگهان در هم فرو بریزیم و بگسلیم و همه راآزاد کنیم وبا یک قیچی همه این روابط با گذشته با خلق وخوی وعاداتمان ببریم وبعد جاش قوانین تازه ،رفتار اجتماعی تازه بگذاریم وگرنه جامعه رو منحط ،مرتجع وراکد نگه داشته ایم.

ولی محمد هر دو استدلال متناقض را با یک عمل خاصی می پذیرد.سنت ها را در حالی که نگه می دارد تا جایی که امکان نگه داشتن است از درون به شکل انقلابی دگرگون میکند وبراین اساس، این استعداد در، سنت جاهلیت داشت که زائر پیش از اسلام در عین حال بت خانه می دانستند ومعتقد بودند که ابراهیم خلیل الله اینجا را بنا کرده از همین اصل اعتقادی و حقیقت که در این درون سنت جاهلی وجود داشت از سنت خرافی استفاده کرد و حج را بشکل زیر بنایی برای حفظ منافع قریش واقتصاد تجار مکه بود وبرای نیازمند کردن قبایل متفرق عرب به اشراف قریش بود وبعنوان قلب بت پرستی در جاهلیت بود تبدیل کرد به یک سنتی که بزرگترین و زیبا ترین وعمیق ترین سنت توحید.فاصله ای طی کرد از قبایل بت پرستی نژادپرستانه به یک پرش انقلابی برای تبدیل یک سنت به یک رسم مبتنی برتوحید ووحدت بشری وتوحید الهی که کاملا مغایر ومتضاد با شکل اولش در عین حال که مردم عرب احساس یک آشفتگی ،گسستگی با گذشته گرایی در هم ریختن همه ارزش ها وتقدسات نکردند بلکه احساس احیاء وتحقق ویا تمییز شدن تصفیه که سنت همیشگی شروع کردند.درواقع انقلاب در درون سنت ها با حفظ فرم اصلاح شده سنت ها .

یکی از خصوصیات اسلام واقعیت های جبری جامعه قبول و اعتراف می کند ووقتی اعتراف کرد بعد می تواند کنترل کند ،هدایت کند و مقیدش کند وبعدش برآن مسلط شود پس این اعتراف ها وواقعیت های موجود برای این است که آن واقعیت ها را بتوانیم کنترل و هدایت وبرآن مسلط شویم ،اگر انکار کنیم او بر ما مسلط می شود.

بنابراین حال برای روشن شدن بحث اصلی که باید به آن اشاره کنیم می پردازیم.همچنان که می بینیم جوان ما،دختر ما ومرد ما تغییر تیپ می دهند ونسل فردا هیچ شباهتی با نسل دیروز نخواهد داشت واقعیت هم همچنین است.اگر انکارش کنیم این تغییر وتبدیل دور از کنترل ماست دور از کوچکترین دخالتی بتوان کرد دور از کوچکترین تاثیری که بتوانیم روی این تغییر داشته باشیم ،انجام می شود ما اگرکنترل نکنیم نه تنها آزادانه تغییر پیدا میکند بلکه عوامل ودست های دیگری تغییرش می دهند به شکلی که لازم دارند چنان که می بینیم تغییر می دهند ،ازطرف دیگر اگر بیهوده در برابر آن بایستیم در برابریک جبر ایستاده ایم و جز شکسته شدن ومنفور شدن وحتی این انحراف تصحیح کردن وعکس العمل در نسل آینده بوجودآوردند نتیجه ای نخواهیم گرفت.باید بپذیریم ،باید اعتراف کنیم تا بتوانیم خودمان در این تغییر تیپ دراین تبدیل نوع دراین دوره انتقال ازیک شکلی به یک شکل تازه خودمان فهم داشته باشیم وبتوانیم این دوره انتقال را خودمان هدایت کنیم.

بنابراین برای این تغییر وتبدیل احتیاج داریم به آشنایی،به شناختن ،به زمان را فهمیدن وتیپ ها را دریافتن به سنت های کهنه خودمان را با نظرعلمی ،انتقادی ارزیابی کردند وارزش هایی که امروزدردنیا بر مرد وزن عرضه میشود آشنا شدن ویکایک آنها را خوب و بد کردن واز همه مهم تر به سنت های گذشته وبخصوص به فرهنگ و عقایدمان و بخصوص به شخصیت های به عنوان الگو ،به عنوان نمونه ایده آل،به عنوان تیپ های برجسته و سنبل در مذهب ما ودر تاریخ ماهستند آنها را دقیق وبا یک نگاه تازه ،وبا یک نگاه ارزیابی علمی وبا یک توجه ای بعنوان نه فقط نگاه مذهبی بلکه به عنوان احتیاج فوری و اورژانسی به شناخت این تیپ ها واین چهره های بزرگ واین شخصیت ها وارزش های متعالی داریم همه این ها رابررسی کنیم تا در این دوره خطیر انتقال از تیپ های سنتی کهنه وبه تیپ های جدید تحمیلی صادراتی یک نقش هدایتی وراهی روشن داشته باشیم تماشاگر تسلیم شده بی اراده یا نق نق های بی اثر کهنه نباشیم.

اعتراف به این دو واقعیت که الآن در برابرش در جامعه وجود دارد چه باید کرد؟ 1-تیپی است که متعصبانه ،سنت کهنه موجود علی رغم زمان می خواهد حفظ کند ونمی تواند حفظش کند .2-بعنوان تیپی روشنفکری یا تجدد مآبی یاآزادی انسانی افراطی که اولین ضربه را بخود زن می زند.

پس چگونه می توان از این دو تیپ که یکی سنتی که زن را از حقوق اصلیش که همان آزادی انسانی زن است در زمان و عصرش برخوردار شود در واقع این جزحقوق شایسته هرزنی است که از آن محروم مانده است واز او جبرا سلب شده است وچگونه می تواند آن را بدست آوردو شدنش را با توجه به حفظ انسانیت خود در جامعه اش خودش انتخاب کند با توجه به اراده آزاد که خداوند در وجود هر کس نهاده حق انتخاب داشته باشد وآن را از قالب های سنتی کهنه آزاد شود و طبق عصر و زمانش فکر کند وطبق فکرش حق انتخاب داشته باشد واز طرف دیگر تیپ اروپایی مآب ومتجدد که زن را بصورت عروسک های مصرفی درآورده که درست مثل کالا خرید وفروش می شوند گوشت های قربانی برای دستگاه های تولید اروپایی در واقع یک شخصیت تحمیلی و صادراتی بدون حق انتخاب ویا داشتن یک انتخاب بی اراده.

چه باید کرد؟ چه باید کرد؟  سوال اساسی که باید به زنان جامعه خودمان پاسخ دهیم .

بنابراین یکی از عوامل های بزرگی در جامعه های شرقی که می تواند دربرابرسیل تهاجم،توانایی مقاومت بخشد،داشتن فرهنگ غنی تاریخ پراززیبایی ،داشتن حقوق انسانی مترقی ،داشتن چهره پرشکوه از مذهب وتاریخ آن قوم است  اگراین چهره ها دقیقا شناخته شوند واین ها دقیقا تصویر شوند واین شخصیت ها درست عالمانه وآگاهانه با بینش علمی ونو بازسازی شود یادشان واحیاء شود نامشان ودو مرتبه طرح شود شخصیت و رسالتشان نسل جدید وزن جدید برای رهایی از سنت های کهنه وارتجاعی لزومی ندارد به دعوت مصرفی غرب پاسخ مثبت بگیرد.

فاطمه وشناختن دقیق این چهره هایی که عنوان زنان بزرگ عالم ازآن درتاریخ یاد برده اند خوب فهمیدن وخوب درک کردن با عقل ومنطق درست انسانیت، نه صرف احساس کاذب وپوچ جاهلانه ومنحرفانه سنتی وبعد برای خودمان یک توجیه شناختی کنیم.چرا که این شخصیت های نمونه های ایده آل مذهبی هستند نه سنتی.

تفکیک سنت از مذهب ،این دو همیشه در طول تاریخ با هم مخلوط شده اند. سنت ؛مجموعه ای از عقاید ،سلیقه ها ،رفتارها،احساسات وروابط اجتماعی حقوقی را می سازند که مجموعا برای یک جامعه برای یک قوم یا یک منطقه مقدس شمرده می شوند.درحالی که مذهب به مجموعه ای از حقوق اسلامی ،ارزش های اسلامی ،دستور های اسلامی،قوانین اسلامی در هرموردی اقتصادی،اجتماعی،زن ومرد ،خانواده ،نظام اجتماعی این ارزش ها وبااین ماده های سنتی که در تاریخ جامعه بومی ساخته می شوند در طول تاریخ ساخته می شوند وتولید داخلی جامعه است به اسلام مربوط نیست به اسلام ربطی ندارد .سنت بومی وقومی سنت کهنه وتاریخی در طول تاریخ این دو تا ماده باهم مخلوط می شوند ومجموعا تعصب حمایت از این آمیختن رادر جامعه بوجود می آورد وروشنفکر ناآگاه که با ماده های انحرافی سنتی مواجهه است و می خواهد خودش را از آن نجات دهد ومی خواهد باآن مبارزه کند با مجموعه آمیزه سنت و مذهب مبارزه می کند وخود را از هر دو نجات میدهد.

چرا باید تفکیک کرد؟حقوق وقوانین اسلامی چون منبعث از فطرت است که همان قوانینی که ساخته دست واراده خالق قوانین طبیعت (قوانینی که اصلا کهنه نمی شوند) .بنابرین قوانینی که بر اساس این ناموس کلی خلقت پی ریخته شده وکهنه شدنی نیست.درنتیجه این ارزش ها انسانی اسلامی کهنه شدنی نیست ،ولی سنت های اجتماعی زاییده نظام های تولیدی ومصرفی وفرهنگی واجتماعی است این نظام وقتی دوره اش تغییر می کند تحول پیدا میکند عوض می شود کهنه می شود،عبث ومنحط می شود ومنفی و مانع ترقی ،رشد ،حرکت،پیشرفت می شود وحالت ارتجاعی و ایستا بخود می گیرد ،آن وقت که مذهب یک پدیده زنده وجاوید وامروز بکار می آید چون درقالب های منحط وجامد وکهنه شده سنت قرارگرفته هم نمی تواند نقش موثر در زندگی معتقدان وپیروان راستین خودش بازی کند وهم نمی تواند از خطرهجوم حمله ،حرکت زمان مصئون بمانند خودش را در هرعصری زنده، حاضر وموثر نشان دهد.

روشنفکرآگاه یک سنت شناس،یک جامعه شناس،یک اسلام شناس،یک انسان شناس،یک روان شناس،یک تاریخ شناس،یک تیپ شناس ویک زمان شناس است که بزرگترین رسالت فرهنگ اسلام را به عنوان یک محتوای همیشه زنده از سوی قالب های سنتی که کهنه شده واز آن اسلام نبوده مال زندگی اجتماعی بومی ملت ،یک قوم بوده خارج کند ودور کند،این قالب های سنتی که باید شکست ونابود کرد وقالب های جدید و نو ومتمدن متناسب با زمان ونیاز زمان ساخت واین محتوای همیشه زنده وهمیشه متحرک وهمیشه تکامل بخش اسلامی را متناسب با هر نیازی و زمانی حفظ کرد. گروهی مجموعه سنت و مذهب رایکی جاوید یکی متغیر،یکی برای همیشه ویکی برای نظام اجتماعی بومی وقومی خاص،یکی وحی الهامی ویکی موروثی وارثی یکی تولید شده از روابط اقتصادی واجتماعی سنت ویکی منبعث از بعثت ،این ها را با هم درآمیختن درقالب زندگی بومی،موروثی خودمان ریختیم مورد پسند عامیانه ومنحط جاهلی است وازآن مجموعا بعنوان دین یا مذهب یا اسلام دفاع می کنیم.

بنابراین زن سنتی درقالب سنتی و زن مدرن درقالب مدرنیسم وزن سوم نه در قالب سنتی ونه درقالب مدرنیسم است ونه زن ارثی ونه زن تحمیلی بلکه فقط وفقط« شدن» است ،به عبارت دیگر زن مسئول است زیراخودش ،خودش را می سازد نه دیگران اورا بسازند ،خودش بودنش را انتخاب می کند بصورت شدن نه بودن ،و هروقت به مرحله« شدن» رسید یعنی دارای شعور وقدرت حق انتخاب است زیرا موجودی دارای اراده ای آزاد است .اگر هم بی اراده ومجبور است که هیچی.انسان مسئول است زیرا اراده دارد.اگر مسئول نیست اراده ندارد واگر اراده ندارد،انسان نیست.

 

سراسر زندگی فاطمه «شدن» بود، نه بودن.

پیشاپیش روزت مبارک


کلیدواژه ها:
[ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 10:19 صبح ] [ محمد رشیدپور (86) ]
درباره ی وبلاگ
رضویّون -  دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد، در سال 1389 تأسیس گردید. این وبلاگ وابسته به این کانون، و محلی است برای هم افزایی فعالیت ها و ایده های قرآنی. ان شاء الله بتوانیم قدمی مؤثر در راه ترویج «انس با قرآن کریم» برداریم.

رضویون در آپارات

ثبت نام نویسندگی وبلاگ رضویّون

حقیقت این است که ما هنوز خیلی از قرآن دوریم...

کد نمادِ ما
ذکر امروز
دانشکده ها
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

قرآن و زندگی - وبلاگ شخصی استاد عظیم پور

انجمن علمی دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

دانشجویان دانشکده علوم قرآنی شاهرود

فاطر - بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران

ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای
بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان
مسجد نما
مدرسه نما
جامع الاحادیث
پایگاه اطلاعرسانی مداح اهل بیت (ع) حسن نجف زاده
اسلام کوئست
مؤسسه فرهنگی بیان هدایت نور
طرحی برای فردا
روشنگری
آمار بازدید
بازدید امروز: 57
بازدید دیروز: 107
کل بازدیدها: 2436857
موسیقی وبلاگ
ایران رمان

ابزار هدایت به بالای صفحه