در بین شاگردان امام جعفر صادق عده ای از شاگردان، افراد برجسته ای بودند که در علوم مختلف سرآمد بودند و مطیع امام خویش در واقع این شاگردان خلف بودند و در مقابل عده ای از شاگردان امام نا خلف در آمدند و در مقابل امام صادق علم مخالفت برافراشتند و خود را صاحب نظر پنداشتند و در هر کار با امام مخالفت می کردند که یکی از آنها ابو حنیفه است وی مدتی شاگرد امام صادق بوده است و موسس فرقه ای از اهل سنت است وی به قدری با امام مخالف بود که می گفت من در رکوع یک چشمم را باز و دیگری را می بندم که اگر جعفربن محمد چشمش را در رکوع باز کند چشم بسته من در مقابل آن چشم باز باشد و اگر چشمش را در نماز می بندد چشم باز من در مقابل آن چشم قرار گیرد. یعنی من مخالف اویم. پس نزد ابوحنیفه رفت و گفت اى خلیفه مرا برادرى هست از من به سال بزرگتر و رافضى است هرچند باو گویم که بعداز رسول (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فاضلترین مردم ابوبکر است او مىگوید علیست به چه طریق او را ملزم کنم. گفت با برادرت بگو که ابوبکر و عمر در جهاد نزد رسول (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) مىنشستند و على در دور جهاد مىکرد و این دلالت بر افضلیت آنها مىکند، فضل گفت این سخن با برادرم گفتم او گفت پروردگار عالم مىفرماید: «فضّل اللّه المجاهدین على القاعدین أجراً عظیماً» پس به موجب این آیه على أفضل است. گفت با برادرت بگو که چون على را ترجیح مىدهى بر ایشان؟ و حال آنکه ایشان در جنب حضرت رسول (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) مدفونند و على دور است. فضل گفت من این سخن گفتم برادرم این آیه را خواند «یا أیّهاالّذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبىّ إلّا أن یؤذن لکم» و قبر شریف آن حضرت در خانه خودش بود و آنحضرت إذن نداد که ایشانرا در آنجا دفن کنند. ابوحنیفه گفت باو بگو که عائشه و حفصه إذن دادند که به عوض صداق آنها ایشانرا در آنجا دفن کنند، فضل گفت این سخن را نیز باو گفتم او در جواب این آیه را خواند «یا أیّهاالنبىّ إنّا أحللنا لک أزواجک اللّاتى آتیت اجورهنّ» پس از این آیه معلوم مىشود که صداق ایشان در ذمه آن حضرت نبود. ابوحنیفه گفت: به او بگو که ایشان به علّت میراث در آن تصرف نمودند. فضل گفت این سخن را نیز گفتم برادرم گفت در مذهب شما، رسول را میراث نباشد و فدک را از فاطمه به این علّت انتزاع نمودند که حضرت رسول فرمود: «نحن معاشر الانبیاء لا نورث فما ترکناه صدقة». پس در حالتى که دختر رسول (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) میراث نبرد دختران غیر چون از آن میراث ببرند و بر تقدیرى که میراث ببرند حصّه نه زن ثمن مىشود و از ثمن حقّ عائشه و حفصه دو مقدار بیضه از زمین نمىشود پس چگونه مقدار دو قبر تصرّف ایشان جائز باشد. ابوحنیفه اعراض کرده گفت «أخرجوه فهو رافضى و لیس أخ له» بیرون کنید این مرد را که خود رافضى است و هیچ برادرى ندارد. به نقل از http://www.samtekhoda.ir
کلیدواژه ها:
[ پنج شنبه 92/5/17 ] [ 11:39 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
|
||