اینم مخصوص دانش آموخته هایی که حالا یا مامان شدن یا بابا!!!
راه کارهاى محبّت به فرزند شکى نیست که همه ى انسان ها به فرزندان خود عشق می ورزند و آن ها را مثل پاره ى تن خود دوست مى دارند، امیرمؤمنان على ـ علیه السّلام ـ در وصیت نامه ى خود خطاب به فرزندش امام مجتبى ـ علیه السّلام ـ مى نویسد: «وَجَدْتُکَ بَعْضِى بَلْ وَجَدْتُکَ کُلِّى حَتّى کَأَنَّ شَیْئاً لَوْ أَصابَکَ أَصابَنِى وَ کَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتاکَ أَتانِى فَعَنانِى مِنْ أَمْرِکَ ما یَعْنِینِى مِنْ أَمْرِ نَفْسِى.»[1] تو را جزیى از خود، بلکه همه ى وجود خود دیدم تا به آن جایى که اگر چیزى به تو ضرر برساند، مثل آن است که به من زیان رسانده و گویى اگر مرگ به سراغ تو بیاید، به سراغ من آمده بنابراین همان اهتمامى را که در اصلاح امور خود مى نمایم درباره ى تو دارم. بنابراین، سخن در اثبات و چند و چون محبّت به فرزند نیست و حتى سخن در حدّ و اندازه آن نیز نیست، زیرا چیزى که ریشه در فطرت انسانى دارد نه نیاز به دلیلى براى اثبات آن است و نه تعیین حدّ و اندازه ى آن، که فطریات انسانى به گستره ى ظرفیت هر کس قبض و بسط مى یابد، بلکه سخن در نحوه ى ابراز محبّت است که اگر به صورت افراطى و ناصحیح عمل شود، موجب ضعف در اعتماد به نفس کودک مى شود و آثار عمیق و ریشه دار آن تا پایان عمر باقى مى ماند و اگر به صورت صحیح و اصولى اعمال شود، موجب رشد و بالندگى کرامت انسانى کودک و تعامل روحى او مى شود. حبّ به فرزند مانند دیگر امور فطرى، دلیلى جز انسانیت انسان ندارد و تا انسان و انسانیّت او باقى است، امور فطرى و ذاتى او نیز باقى مى باشد; بنابراین احکام سایر امور فطرى نیز بر این مسأله هم جارى است. 1. اظهار محبّت و دوستى در رفتار و گفتار اظهار محبّت در رفتار، بازى، تفریح و شوخى در حدّ شأن کودک، به شرطى که حریم ها شکسته نشود، یکى از ابزار محبّت است، پیامبر رحمت مى فرماید: «مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَأَنَّما أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْماعِیلَ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَیْنِ ابْن فَکَأَنَّما بَکى مِنْ خَشْیَةِ الله.»[2] کسى که دخترش را خوشحال کند، مثل آن است که بنده اى از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده باشد و کسى که پسرى را خوشحال کند، مثل آن است که از ترس خدا گریسته باشد. همچنین یعلى عامرى مى گوید: «همراه رسول خدا ـ صلّى الله علیه وآله وسلّم ـ براى شرکت در یک مهمانى که دعوت شده بودیم، راه مى رفتم، در مسیر حرکت، ناگهان حضرت با حسین ـ علیه السّلام ـ که با کودکان بازى مى کرد، برخورد نمود. پیامبر در برابر دیدگان دیگران، به استقبال حسین ـ علیه السّلام ـ رفت، سپس دست هایش را گشود تا او را بگیرد، امّا حسین ـ علیه السّلام ـ به این جا و آن جا مى گریخت! حضرت هم او را مى خنداند تا این که پس از مدتى او را گرفت. سپس یک دست را زیر چانه اش و دست دیگرش را پشت گردن او قرار داد و دهانش را بر دهان او گذاشت و او را بوسید.[3]
2. بوسیدن فرزند کودک به ویژه در سنین خردسالى، اظهار محبّت دیگران را از طریق بوسیدن درک مى کند. این گونه اظهار محبّت طبیعى و فطرى است، علاوه بر آن که براى والدین لذت بخش مى باشد که در روایات هم به آن سفارش شده است. البته باید در این امر مسایل بهداشتى به ویژه در ارتباط با نوزادان مورد توجه قرار گیرد. پیامبر گرامى اسلام ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ درباره ى فضیلت بوسیدن فرزند مى فرماید: «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللهُ ـ عزّوجلّ ـ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَة.»[4] کسى که فرزندش را ببوسد، خداوند حسنه اى براى او مى نویسد و کسى که او را خوشحال کند، خداوند او را در روز قیامت خوشحال مى کند. هم چنین امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این باره مى فرماید: «أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلادِکُمْ، فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَة دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ مَسِیرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَام.»[5] فرزندان خود را زیاد ببوسید، به درستى که براى هر بوسه اى، درجه اى براى شما در بهشت، به اندازه ى مسیر پانصد سال خواهد بود. روزى رسول اکرم ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ حسن و حسین ـ علیهماالسّلام ـ را مى بوسید. اقرع بن حابس که این صحنه را مى دید به حضرت عرض کرد: من ده فرزند دارم ولى هرگز حتى یکى از آن ها را نبوسیده ام. حضرت ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ به او فرمود: «ما عَلَىَّ إِنْ نَزَعَ اللهُ الرَّحْمَةَ مِنْکَ.»[6] من چه کنم که خداوند رحمت را از قلب تو برداشته است. همچنین امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ درباره ى بوسیدن فرزندان مى فرماید: «قُبْلَةُ الْوَلَدِ رَحْمَة.»[7] بوسه بر فرزندان رحمت است.
3. در آغوش گرفتن فرزند در آغوش گرفتن و احساس گرمى بدن والدین براى فرزند آرامش بخش است، به ویژه هنگامى که با نوازش و لبخند همراه باشد. پیامبر اکرم ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ در مجلسى نشسته بود. امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسّلام ـ به سوى حضرت آمدند. پیامبر به خاطر آنان برخاست، ولى چون آنان کوچک بودند، رسیدنشان به حضرت طول کشید، پس حضرت به استقبال آنان رفت و آن ها را بر دوش خود سوار کرد و فرمود: «نِعْمَ الْمَطِىُّ مَطِیُّکُما وَ نِعْمَ الرَّاکِبانِ أَنْتُما.»[8] چه خوب مرکبى است مرکب شما و چه خوب سوارانى هستید شما دو نفر. حضرت امیر مؤمنان على ـ علیه السّلام ـ بهترین خاطرات دوران کودکى را هنگامى مى داند که در آغوش پیامبر اکرم ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ قرار گرفته و یا در بستر ایشان آرمیده است و این گونه مى فرماید: «شما خوب منزلت، قرابت، نزدیکى و مقام خاص من را نزد رسول خدا ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ مى دانید تا به آن جا که من را در دامن خود مى نهاد، در حالى که کودک بودم، من را به سینه اش مى چسباند و من را در رختخواب خود قرار مى داد، من را با بدن خود تماس مى داد، بوى خوش بدنش را به من مى فهماند و غذا را مى جوید و در دهانم قرار مى داد.»[9] در آغوش گرفتن کودک هنگام شیر دادن و یا غذا خوردن، تأثیر بسزایى در رشد جسمى و روحى کودک دارد.
4. داستان سرایى براى کودک والدین مى توانند در هنگام استراحت داستان مناسبى را با شرایط سنى کودک براى او تعریف کنند و یا از کتاب داستان هاى کودکان بخوانند و در این خواندن ها با حاشیه هاى شیرینى که مى روند مى توانند داستان را جذاب تر و در جهت اهدافى که دارند سوق دهند، هر چند مقوله ى داستان سرایى کودکانه مهارت و تخصص خاص خود را مى طلبد ولى آن چه مهم است آن که کودک در فراز و نشیب داستان، خود را به جاى قهرمان قرار مى دهد و همگام با او در تعامل با دیگران قرار مى گیرد و درباره دیگران قضاوت مى کند و معمولا حق را با قهرمان داستان که همگام با او است مى دهد. بنابراین نباید کار خوب قهرمان، نتیجه عکس را بدهد و یا داستان به گونه اى ختم شود که ظالم و خطاکار پیروز نهایى ماجرا باشد و در نظر داشته باشیم که ذهن کودک توان تجزیه و تحلیل و سعه ى صدر بزرگ ترها را ندارد تا بتواند موفقیت هاى حقیقى را از کاذب و یا چرخه هاى نفاق و دسیسه ها را از دوستان صمیمى تفکیک کند.
5. بازى و شوخى بازى و شوخى با کودک به ویژه بازى و شوخى کودکانه، موجب نزدیکى والدین به فرزند مى شود. پیامبر گرامى اسلام ـ صلّى الله علیهوآلهوسلّم ـ فرمود: «مَنْ کانَ عِنْدَهُ صَبِىٌّ فَلْیَتَصابَ لَهُ.»[10] هنگام بازى و شوخى با کودکان به این نکته باید توجه نمود که بازى از حدّ کودکانه تجاوز ننماید، به ویژه حریم و احترام پدر و مادر از بین نرود. امام حسن عسکرى ـ علیه السّلام ـ در این باره مى فرماید «جُرْأَةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ فِى صِغَرِهِ تَدْعُو إِلَى الْعُقُوقِ فِى کِبَرِه.»[11] جرأت فرزند بر والدینش در کوچکى، او را به عاق شدن در بزرگى دعوت مى کند. جزییات این مسأله در مباحث قبل گذشت.
6. تحسین و جایزه درباره ى تحسین فرزند و جایزه دادن به او باید مسایلى مورد توجه قرار گیرد: 1. بلافاصله بعد از عمل انجام گیرد و ناگهانى و بدون پیش بینى قبلى باشد تا اثر عمل در ذهن کودک باقى بماند. 2. جایزه دادن همراه با تفهیم دلیل آن باشد. 3. جایزه دادن به کودک گاه گاهى باشد تا در کودک توقّع ایجاد نکند. 4. تحسین و جایزه در حد عمل کودک باشد; زیرا زیاده از حدّ اثر معکوس دارد. «أَلثَّناءُ بِأَکْثَرَ مِنَ الاِْسْتِحْقاقِ مَلَق.»[12] ستایش بیش از استحقاق، چاپلوسى است. 5. ارزش مادى و قیمت ریالى جایزه هرگز نباید براى کودک مطرح شود و آن چه به جایزه ارزش مى دهد انتساب آن به عزیزى است که از دست او جایزه مى گیرد و در نظر داشته باشیم خرید جایزه هاى لوکس و گران قیمت علاوه بر آن که بدآموزى دارد و به کودک روح تفاخر و تکاثر و تجمل پرستى را القا مى کند مشکلات جدّى براى والدین در سال هاى بعد و جایزه هاى بزرگ تر ایجاد مى کند و از سوى دیگر ارزش و زیبایى جایزه هاى مدرسه را که به مراتب ارزش ریالى کمترى دارد در دوران هفت سال میانى از بین مى برد، پدرى که در دوره ى دبستان از معدل 20 فرزندش ذوق زده شده و دائماً با خرید عروسک هاى گران قیمت و دوچرخه، به استقبال کارنامه درخشان فرزندانش رفته است، در دوره راهنمایى و دبیرستان با مشکلات جدّى در تشویق فرزندش روبرو خواهد شد.
کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 91/10/4 ] [ 12:11 عصر ] [ بی بی طاهره رحمن پناه (80) ]
|
||