و امّا اين كه به آن حضرت امّى گفتند به خاطر اين بود كه آن جناب از اهل مكّه بود و مكّه از امّهات و مهمترين شهرها بود و همين مراد حقّ عزّ و جلّ است كه مىفرمايد:
لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها (و براى اين كه اهل مكه و حوالى و اطراف آن را انذار كند).
حديث (2) محمّد بن الحسن رضى اللَّه عنه مىگويد: سعد بن عبد اللَّه، از حسن بن موسى الخشاب، از على بن حسان و على بن اسباط و ديگران به طور مرفوع از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كردهاند، راوى مىگويد: محضر امام عليه السّلام عرض كردم: مردم گمان مىكنند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نه مىنوشتند و نه مىخواندند؟
حضرت فرمودند: دروغ مىگويند، خدا لعنتشان كند، اين حرف كجا صحيح مىباشد با اين كه حقّ عزّ و جلّ مىفرمايد: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ تا آخر پس چگونه مردم را تعليم كتاب و حكمت مىكرد با اين كه خواندن و نوشتن بلد نبود؟! راوى مىگويد: عرضه داشتم: پس چرا حضرتش را امّى مىخوانند؟
فرمود: چون منسوب به مكّه است و همين معنا مراد از فرموده حقّ تعالى است كه مىفرمايد: لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى الخ پس امّ القرى مكّه است لذا به حضرت كه منسوب به آن است گفته شده امّى.
________________________________________ابن بابويه، محمد بن على - ذهنى تهرانى، محمد جواد، علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، 2جلد، انتشارات مؤمنين - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1380ش. ج1 ؛ ص429