• وبلاگ : رضويّون
  • يادداشت : پيامبر رحمت(ص)باسواد بودند
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام کسي به امي بودن پيامير براي حقانيت قرآن استدلال نکرده بلکه به يکي(توجه) دلايل آن مربوط ميشه که با اين فرض( امي بودن پيامبر) ممکنه دليل مناسبي بر آسماني بودن قرآن و دليلي بر مراتب استدلال باشه نه اينکه همه فقط با امي بودن پيامبر حقانيت قرآن رو اثبات کردن و اگر ثابت شد امي بودن پيامبر به معناي غير از بي سوادي بنيان استدلال همه به هم ريخته البته من با شما هم عقيده ام مخلص داش سجاد
    پاسخ

    سلام آقا مهران گل. وجودت را عشقه.
    باسم الله الرحمان الرحيم
    اما بعد
    آقا سجاد اين ادعا درست اما کمي لازم راجع به اون بيشتر گفتمان بشه البته من هم حرفهايي دارم که ان شاء الله سر فرصت صحبت خواهيم کرد.
    من فکر مي کنم اين رواياتي که دوستمون آوردن در تاييد ادعاي شما درست بود اما کمي در پاسخ نيز عجله شده . موفق باشي
    پاسخ

    سلام بر دوست و استادگرامي آقاي نجفي جوان. من انشاالله اگر اومدم مشهد تمام يادداشتهام را ميارم که در رابطه با اين موضوعه با هم صحبت ميکنيم. خوشحالم کردين. مرحبا بکم.
    حالا چرا مي زني مرد حسابي؟
    پاسخ

    سلام. شما بزرگواريد. اتفاقا ما با لطافت کامل ميصحبتيم.
    مي فرمايد: وما كنت تتلو من قبله من كتاب و لاتخطه بيمينك اذا لارتاب المبطلون. نمي گه نمي تونستي بنويسي مي گه نمي نوشتي. دليلش هم اين بوده كه بعدا مشركين نگن اين ها رو از خودت آوردي. پيامبر در آخرين لحظات فرموده: كاغذ و دوات بياريد تا چيزي بنويسم تا بعد از آن گمراه نشويد (خلافت حضرت امير) كه بعدش يه ملعوني گفت: ان هذا الرجل ليهجر! يعني اين مردك داره هذيان مي گه ( خاكم بر دهان)الان وهابي ها شبهه مي كنن كه چه طور پيامبر كه امي و بي سواد بوده چنين حرفي زده؟!
    پاسخ

    سلام آقا پيمان. اصلا اين آيه ربطي به اين نداره که پيامبر رحمت نمي نوشته. اصلا تماي مفسرين اشتباه معنا را فهميده اند. اصلا کتاب در اين آيه قرآن معنا نمي دهد.خب حالا مشرکين بگن فلان. حقانيت قرآن به نوشتن پيامبر بستگي داشته واعجبا....ممنون
    سلام مي بخشيد چون بحث علمي دلم نيومد از روايت بي نصيب باشد

    حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُوسَى الْخَشَّابُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ وَ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ وَ غَيْرِهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ‏ قُلْتُ إِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ يَكْتُبْ وَ لَا يَقْرَأُ فَقَالَ كَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ‏ فَكَيْفَ يُعَلِّمَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ لَيْسَ يُحْسِنُ أَنْ يَقْرَأَ وَ يَكْتُبَ قَالَ قُلْتُ فَلِمَ سُمِّيَ النَّبِيُّ الْأُمِّيَّ قَالَ لِأَنَّهُ نُسِبَ إِلَى مَكَّةَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها فَأُمُّ الْقُرَى مَكَّةُ فَقِيلَ أُمِّيٌ‏ لِذَلِك‏

    ________________________________________
    ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، 2جلد، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م. ج‏1 ؛ ص125


    و امّا اين كه به آن حضرت امّى گفتند به خاطر اين بود كه آن جناب از اهل مكّه بود و مكّه از امّهات و مهم‏ترين شهرها بود و همين مراد حقّ عزّ و جلّ است كه مى‏فرمايد:

    لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها (و براى اين كه اهل مكه و حوالى و اطراف آن را انذار كند).

    حديث (2) محمّد بن الحسن رضى اللَّه عنه مى‏گويد: سعد بن عبد اللَّه، از حسن بن موسى الخشاب، از على بن حسان و على بن اسباط و ديگران به طور مرفوع از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كرده‏اند، راوى مى‏گويد: محضر امام عليه السّلام عرض كردم: مردم گمان مى‏كنند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نه مى‏نوشتند و نه مى‏خواندند؟

    حضرت فرمودند: دروغ مى‏گويند، خدا لعنتشان كند، اين حرف كجا صحيح مى‏باشد با اين كه حقّ عزّ و جلّ مى‏فرمايد: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ‏ تا آخر پس چگونه مردم را تعليم كتاب و حكمت مى‏كرد با اين كه خواندن و نوشتن بلد نبود؟! راوى مى‏گويد: عرضه داشتم: پس چرا حضرتش را امّى مى‏خوانند؟

    فرمود: چون منسوب به مكّه است و همين معنا مراد از فرموده حقّ تعالى است كه مى‏فرمايد: لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ الخ پس امّ القرى مكّه است لذا به حضرت كه منسوب به آن است گفته شده امّى.

    ________________________________________
    ابن بابويه، محمد بن على - ذهنى تهرانى، محمد جواد، علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، 2جلد، انتشارات مؤمنين - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1380ش. ج‏1 ؛ ص429

    پاسخ

    سلام و ادب. ممنون. پس طبق اين حديث به اين نتيجه مي رسيم که پيامبر رحمت هم مي نوشتند و هم مي خواندند و هم فرد بسيار با سوادي بودند. چه قبل از نزول قرآن و چه پس از آن.اما امييون نه کاملا اهل مکه بلکه يکي از بي فرهنگ ترين طبقات اجتماعي آن زمان است که پيامبر از ميان آنان مي باشد. که با سواد هم بين آنها بوده و پيامبر باعث رشد فرهنگ آنان در اوج بي فرهنگي شد. پس امي يعني عضو يکي از بي فرهنگ ترين طبقات اجتماعي آن زمان که در مقابل اهل کتاب بودند.
    سلام در بعضي نقل ها گفته شده که چون به مکه ام القري مي گفتند به پيامر هم امي يعني اهل مکه مي گفتند.
    پاسخ

    سلام و ادب.خدمت شما عرض کنم اين يک نظر شخصي و بسيار بي پايه است. ام القري بودن مکه چه ربطي به امي بودن پيامبر دارد.هيچ جاي قرآن و معارف گفته نشده است که امي بودن به معناي اهل مکه است جون وقتي در سوره بقره آمده است و منهم اميون لايعلمون الکتاب. يعني هيچ کدام از اهل مکه کتاب نمي دانستند. پس اين نظر هم باطل است.
    سلام سجاد سجاد جون... پيامبر بي سواد نبود... درس نخوانده بود.... ولي دليل بر اين نميشه که بي سواد باشه...
    پاسخ

    سلام وحيد جون. درس مکتب يهودي و مسيحي نخوانده بود. اما هم مي نوشت و هم مي خواند. مهم اين است که پيامبر رحمت قبل از نزول قرآن کاملا فرد باسوادي بودند.
    سلام يکي از اساتيد ما امي بودن پيامبر را اين گونه تعريف ميکرد ايشون ميگفت پيامبر ص در هيچ مکتبي مادي درس نخونده و مکتب آموز کلاس وحي بودن و به همين خاطر باسوادترين فرد زمان خود بودن
    پاسخ

    در هيچ مکتب اهل کتاب و مسيحي و يهودي درس نخوانده بودند و قبل از وحي هم از افراد بسيار باسواد جامعه بودند.سلم عليکم و علي عبادالله الصالحين
    صلوات فراموش نشه!
    پاسخ

    اللهم صل علي محمدوآل محد
    سلام
    ممنون سجاد خوندمش. به نظر منم خوبه. به هر حال اينجا محيط تضارب آراست، و از همين راهم هست که نظرات درست و ارزشمند متولد ميشه. آقاي مدير هم اجازه صادر فرمودند. سلامتيشون صلوات.
    پاسخ

    سلام بر مدير عزيز.انشالله اثبات خواهيم کرد پيامبر رحمت باسواد بودند.ضمنا اي کاش مردم ما عادت مي کردند به جاي واژه پيامبر اکرم ، واژه پيامبر رحمت را به کار مي بردند. امام سجاد هم دعاهاي صحيفه را شروع ميکند از درب رحمت الهي يعني صلوات بر پيامبر رحمت وارد مي شوند.انشاالله. البته بنده اين نظر را از صحبت هاي يکي از اساتيد و کمي تأمل خودم به دست آوردم. و يا بهتر بگم اين نظر را پسنديدم.