• وبلاگ : رضويّون
  • يادداشت : 16 آذر 1387 و 1388 دانشکده
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليکم

    ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتم؛ در ميان لاله و گل آشياني داشتم؛ گرد آن شمع طرب مي‌سوختم پروانه‌وار؛ پاي آن سرو روان اشک رواني داشتم؛ آتشم بر جان ولي از شکوه لب خاموش بود؛ عشق را از اشک حسرت ترجماني داشتم؛‌ در خزان با سرو و نسرينم بهاري تازه بود؛‌در زمين با ماه و پروين آسماني داشتم؛‌ درد بي‌عشقي ز جانم برده طاقت ورنه من ؛ داشتم آرام تا آرام جاني داشتم ؛ بلبل طبعم رهي باشد ز تنهايي خموش ؛ نغمه‌ها بودي مرا تا همزباني داشتم

    پاسخ

    سلام عليکم. غم مخور ايام هجران رو به پايان مي رود/اين خماري از سر ما ميگساران مي رود | وعده ي ديدار نزديک است ياران مژده باد/روز وصلش مي رسد، ايام هجران مي رود