• وبلاگ : رضويّون
  • يادداشت : لحظات زندگي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ...من شدم خلق كه با عزمي جزم
    پاي از بند هواها گُسَلَم
    گام در راه حقايق بنهم
    با دلي آسوده
    فارغ از شهوت و آز و حسد و كينه و بخل،
    مملو از عشق و جوانمردي و زهد
    در ره كشف حقايق كوشم،
    شربت جرأت و امّيد و شهامت نوشم،
    زره جنگ براي بد و نا حق پوشم
    ره حق پويم و حق جويم و پس حق گويم
    آنچه آموخته ام
    بر دگران نيز نكو آموزم
    شمع راه دگران گردم و با شعله ي خويش ،
    ره نمايم به همه گر چه سرا پا سوزم.
    من شدم خلق كه مثمر باشم...
    پاسخ

    من شدم خلق كه مثمر باشم...خيلي زيبا بود. ممنون....