فرازهايي از وصيت نامه امام حسين «ع» رصد کن رد پايم را پس از اين در بيابان ها
سرم را روي دست باد بر دوش نيستان ها
رصد کن آسمان پيکرم را با هزار اختر
ميان ريگ هاي داغ ، در آغوش ميدان ها
از اينجا مي روم تا بعد از اين با چشمه ي خونم
نخشکد در دل سنگ زمين از ريشه ايمان ها
زمين از عطر گلدانم بهاري مي شود روزي
نمي ماند جهان ، سيلي خور ِ بيداد توفان ها
تمام راه را با صبر خواهم رفت تا هرگز
نيفتد رود ِ آرام و زلالم دست طغيان ها
خداحافظ بقيع ِ دست بر پهلوي ِ بي سامان !
خداحافظ گل ِ ياس ِ نهان در قلب گلدان ها !