سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک روز، یک حدیث
تلاوت برگزیده
تلاوت برگزیده
ابراهیم عقیلی
ورودی 94


سورۀ انعام | آیه 59
به همراه تحلیل استاد ابوالقاسمی


بارگذاری

-----------------------------------------------
تلاوتهای مورد علاقتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید. البته تلاوتهای اساتید
و دانشجوهای خودمون اولویت داره.


.:: بایگانی تلاوت ها ::.
تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
-----------------------------------------------
تصاویر خاطره انگیزتون رو به
razavyoon@chmail.ir
ارسال کنید تا تو این بخش قرار بگیره.

همایش بین المللی اندیشه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان - آبان 93

سطح برگزاریبین المللی
برگزار کنندگان: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سرّه
مهلت ارسال چکیده مقالات: 
مهلت ارسال متن کامل مقالات: 30 دی 1392
تاریخ برگزاری همایش: 24 الی 26 آبان 1393
 سایت همایش: /hanat.iki.ac.ir
تلفن تماس دبیرخانه: 02532909099
آدرس دبیرخانه: قم, بلوار جمهوری اسلامی, موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
محل برگزاری: قم
الف) مطالعات روش‌شناختی و معرفت‌شناختی
محورهای همایش
مقاله

کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 92/4/24 ] [ 11:30 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

  امینه اسلمی، روزنامه نگار مسیحی متعصبی بود که در سال 1945 متولد شد و در 5 مارچ 2010 از دنیا رفت. در کنار تحصیل به تبلیغ مسیحیت اشتغال داشت و معتقد بود که اسلام دینی ساختگی و مسلمان‌ها افرادی عقب مانده هستند، اما یک اشتباه کامپیوتر دانشگاه، مسیر زندگی او را کاملا تغییر داد و به جایی رسید که رئیس جمعیت بین‌المللی زنان مسلمان بود و می‌گفت: «اسلام ضربان قلب من و خونی است که در رگ‌هایم جاری است، اسلام منبع انرژی من است و باعث شده زندگی من فوق‌العاده زیبا و با معنی شود، من بدون اسلام هیچ نیستم.»

                                                  خدا

ادامه مطلب...

کلیدواژه ها:
[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 9:4 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

     سومین دوره طرح سراسری اربعین خودسازی همزمان با ماه مبارک رمضان آغاز می گردد.

   از ویژگی های این دوره تقارن آن با ماه مبارک رمضان می باشد.

    محتوای این دوره با توجه به نظر اساتید اخلاق و کارشناسان محترم بنیاد مهدی موعود (عج) به شرح زیر می باشد.

  ·             چهل روز، مراقبت چشم از نگاه به نامحرم

·             چهل روز، صدقه جهت سلامتی امام عصر (عج)

·             چهل روز، روزانه تلاوت دو صفحه قرآن (از ابتدای صفحه 80) و تدبر در آن

·             چهل روز، هر روز 14 صلوات نثار سلامتی حضرت ولی عصر (عج)

به کسانی که پس از تلاوت هر صفحه، روزانه یک نکته قرآنی ارسال نمایند به قید قرعه جوایز نفیسی اهدا می گردد.

ادامه مطلب...

کلیدواژه ها:
[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 8:33 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

جنگ نرم یعنی این:

ببینید چطوری با ناخود آگاه ما بازی میکنند!!!!!!!!!!!

خراب کردن مسجد توسط پرندگان خشمگین...



به نام علی در لوگویه این بازی توجه کنید!!!!!!!!!!




بازیه کالاف دیوتی حدیثی از امام صادق(ع) که در قاب عکس کار شده است

به محل نصب تابلو دقت کنید!!!!!!!!!!!!!!!





استفاده از درب کعبه در چند نقطه ی این بازی!!!





استفاده از کلمه الله در کف زمین این بازی 

به سم کارکتر ها توجه کنید!!!!!!!!!!!!!





نام فاطمه زهرا که با زیرکی در این بازی کار شده!!!!!!!!!!!!





این بار در بازیه اویل قرآنی که در اتاق یکی از رواسایه گروه تروریستس وجود دارد!!!!!!!!!!





به کلمه ی الله زیر پایه شخصیت ها توجه کنید

شباهت کفپوش با کفپوش مسجدالنبی

شباهت طراحی بنا با مسجدالنبی!!!!!!!!!!!





موجوداتی که پس از حل معما الله اکبر می گویند!!!!!!!





وباز هم کلمه یه الله در این بازی به وفور یافت میشود.





استفاده از درب مسجدالنبی در بازی!!!!!!!!!!!!!!!





و در آخر فکر میکنم حرفی برایه گفتن نباشه وخودتون قضاوت کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


کلیدواژه ها:
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 9:35 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

در کتاب قاموس اللغه آمده است که اصل کلمه زینب همان «زین اب » یعنی زینت پدر است. همه مورخان نوشته اند که فرشته والامقام وحی، حضرت جبرائیل این نام را از سوی خدوند برای او برگزید و چه نیکو انتخابی!

 

آیا تا به حال به این نکته فکر کرده اید که اگر این زینت و شرافت پدر، این نمونه بی کاستی و آیینه تمام نمای مادر و این یار پایدار تزلزل ناپذیر برادر نبود، چه اتفاقی در تاریخ اسلام می افتاد؟ چه تغییری در مسیر حرکت اسلام رخ می داد؟!
چه میشد اگر زینب نبود؟
وای اگر زینب نبود
ادامه مطلب...
کلیدواژه ها:
[ دوشنبه 92/3/6 ] [ 11:0 صبح ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

 

این اعمال که مخصوص روز معیّنى نیست، بلکه در تمام ماه انجام مى شود، بسیار است، از جمله:

1ـ در تمام ماه رجب، این دعا را بخواند:   ادامه مطلب...
کلیدواژه ها: ماه رجب(2)،

[ یکشنبه 92/2/22 ] [ 12:23 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

این الرجبیون

امّا مطلبی که می‌خواهم به دوستان تذکّر بدهم این است که که در روایات داریم ماه رجب شهر الله است. ماه شعبان، ماه پیغمبر اکرم است. ماه رمضان هم ماه امّت است. در بین زمان‌هایی که در به اجابت رسیدن دعا‌ها تأثیر زیادی دارد، ماه رجب است. عجیب این است که این اختصاص به اسلام هم ندارد؛ یعنی ماه رجب قبل از اسلام نیز در ارتباط با حوائج، عظمت داشته است! مردم در زمان جاهلیّت هم منتظر بودند که ماه رجب بیاید، حاجت‌هایشان را حالا روی همان عقیده‌های خودشان در ماه رجب بخواهند. چون می‌گفتند: در ماه رجب بخواهیم به اجابت می‌رسد و به حاجت‌هایمان می‌رسیم. در جاهلیّت که از اسلام خبری نبود هم اینطور بوده است. می‌خواهم بگویم ماه رجب، در تاریخ یک سابقه این چنینی دارد. اگر شما به دعا‌های ماه رجب مراجعه کنید میبینید که روی این مسأله خیلی سفارش شده است. در دعا‌های ماه رجب هم زیاد مسأله حوائج مطرح شده است، «یا مَن یَملِکُ حَوائِجَ السّائِلینَ»؛ اوّلین دعا در اعمال روز‌های این ماه  است. در مورد دعا‌هایی که بعد از نماز آمده «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَة»؛ دعاهایی که در ماه رجب وارد شده غالباً در ارتباط با حوائج است‌.

در یک روایتی ازپیغمبر اکرم دارد که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَکاً»؛ خداوند در آسمان هفتم فرشته‌ای را نصب فرموده است «یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی»؛ اسمش داعی است. داعی یعنی جارچی. «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتی ماه رجب وارد می‌شود فرشته‌ای که در آسمان هفتم است هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا می‌دهد: «طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ»؛ این حرف او است، «و َیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى»؛ این ملک می‌گوید: ای مردم! می‌دانید امشب خدا دارد چه می‌گوید؟ «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی»؛ من هم‌نشین کسی هستم که با من بنشیند. «وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی»؛ چه تعبیر عجیبی! من اطاعت می‌کنم از کسی که از من اطاعت کند. هر چه بخواهی به تو می‌دهم. «وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی»؛ هر که از من طلب غفران کند، او را می‌آمرزم. «الشَّهْرُ شَهْرِی»؛ ماه ماه من است. ماه رجب ماه خدا است. «وَ الْعَبْدُ عَبْدِی»؛ بنده هم بنده من است، هیچ کسی را طرد نمی‌کند. «وَالْعَبْدُ عَبْدِی وَالرَّحْمَةُ رَحْمَتِی»؛ رحمت، رحمت من است. «فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر که در این ماه من را بخواند، من جوابش را می‌دهم. «وَمَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ»؛ هر که در این ماه از من درخواستی کند به آن عطا می‌کنم. «وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُه»؛ هر که از من طلب هدایت کند، هدایتش می‌کنم. «وَجَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی» من این ماه را ریسمانی قرار دادم بین خودم و بنده خودم. «فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ»؛ چه تعبیر بالایی است! اگر کسی در ماه رجب اعتصام به این ماه پیدا کند، یعنی به این حَبل و به این ریسمان اعتصام پیدا کند، این به من می‌رسد؛ یعنی بهترین موقعیت‌ها برای ما فراهم آمده است. می‌خواستم بگویم این ماه را قدر بدانید، این ماه مقدّمه است برای ماه مبارک رمضان. همه چیز در آن هست و مهمتر از همه اینکه خدا این ماه را وسیله‌ای قرارداده است که ما بتوانیم خودمان را به خدا برسانیم، خودمان را تطهیر کنیم. همه چیز در این روایت بود. لذا می‌خواستم به دوستان سفارش کنم که از این ماه غفلت نکنید! این دعا‌هایی را که در ماه رجب وارد شده است بخوانید! این‌ها خیلی مؤثّر است. به خصوص از نظر اعمال و رفتارتان یک کاری کنید که خودتان را مهذّب کنید، تطهیر کنید، آماده کنید برای ماه مبارک رمضان که «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ»، است. بیایید در این ماه، خودتان را برای مهمانی خدا آماده کنید. ان‌شاءالله موفق باشید!
منبع: http://www.mojtabatehrani.ir/

جلسه درس اخلاق در تاریخ سوم خرداد 1391 (1391/03/03)  

 


کلیدواژه ها:

یا زهرا سلام الله علیها

در سال 53 هجری ، حجر بن عُدَی یکی از صحابه و شیعیان فداکار و عالی مقام حضرت علی( ع) ، به دستور معاویة بن ابی سفیان در « مرج عذراء » در 36 کیلومتری شرق دمشق که امروزه در زبان محلی به « عَدْراءِ » معروف است . به شهادت رسید. 

 مرج عذرا نخست توسط حجر بن عدی فتح و مردم آن به اسلام گرویدند و سرانجام نیز خود به علت آزادگی و استواری در اعتقادات خود در این مکان شهید شد . مزار این صحابی راستین پیامبر خدا ( ص ) و پیرو حقیقی علی (ع) همواره از سوی مسلمانان و بویژه شیعیان زیارت می شود .  

حجر بن عدی بن معاویة بن جبله به رغم کمی سن ، جزو کبار و فضلای صحابه محسوب می شد . وی محضر پیامبر خدا (ص) را جز چند سال درک نکرد و پس از رحلت آن حضرت به علّت اعتقادی که به نص و ولایت امام علی ( علیه السلام ) داشت ، همراه قبیله خود « کنده » از بیعت با خلیفه وقت سرپیچید . در دوران سه خلیفه نیز چندان نقش و اثری از او در حیات سیاسی اجتماعی اسلام جز یک مورد ـ در لشکر کشی به جلولاء ـ که فرماندهی جناح چپ سپاه مسلمین را بر عهده داشت و نیز فتح مرج عذرا در شام گزارشی نیست. 

حجر در دوران خلافت علی ( ع ) نقش مؤثری در حکومت آن حضرت داشت. در جنگهای جمل و صفین امیر و فرمانده نیروهای قبیله کِنده بود و در رکاب امیرالمؤمنین فداکاری ها و جانفشانی های فراوانی کرد . در جنگ نهروان نیز فرماندهی جناح چپ سپاه امام را بر عهده داشت . در دوران خلافت معاویه ، این صحابی شجاع همواره به عنوان یکی از شیعیان علی ( ع ) از اعتبار ویژه ای برخوردار و به علت کثرت عبادت و نماز و زهد و تقوی زبانزد خاص و عام بود . اعتبار و احترام دینی و مذهبی حجر در جامعه از یک طرف و اعتراض جدّی و تعرض او به معاویه و بویژه والی فاسق وی درکوفه ـ مغیرة بن شعبه ـ از طرف دیگر ، برای معاویه و والی انتسابی او خطر ساز بود. 

هنگامی که مغیره با ناجوانمردی تمام در مسجد کوفه به علی ( ع ) دشنام می داد و کسی را یارای اعتراض نبود ؛ حجر بن عدی با صلابت و شجاعت تمام به او پرخاش کرد .  
هنگامی که زیاد بن ابیه یا به عبارتی زیاد بن سفیان به حکومت کوفه رسید و دشمنی خود با شیعیان علی ( ع ) را آشکار کرد ، حجر همچنان حمایت خود از امام را ادامه می داد .  

او همواره از خطری که حجر، خلافت بنی امیه را تهدید می کرد در هراس بود، ابتدا سعی کرد تا به وسیله مصلحان و یا متمایلان به شیعه با تطمیع و تهدید، حجر و یارانش را آرام سازد . ولی نتیجه ای نگرفت سرانجام، زیاد، حجر را به همراه تعدادی دیگر از شیعیان سرسخت دستگیر کرد و سایر پیروانش را نیز مورد تهدید قرار داد که همگی آنان حجر را رهاکردند. دستگیری حجر بن عدی با توجه به اعتبار مذهبی و سیاسی که در جامعه داشت کاری سهل نبود و باید زیاد، مستمسکی قوی برای دستگیری و حتی قتل او می یافت لذا بزرگان کوفه را جمع کرده و از آنان خواست تا اتهاماتی علیه او رائه کنند؛ ایشان نیز نامه ای به معاویه تنظیم کرده و اتهاماتی را به حجر بستند که نظر زیاد را تأمین نکرد لذا زیاد اتهامات زیر را شخصاً تنظیم کرد :  
1 ـ حجر پیمان خود با خلیفه را شکسته است .  
2 ـ به خلیفه دشنام می دهد .  
3 ـ مردم را به خلع خلیفه و پیمان شکنی با او تحریک می کند .  
4 ـ باعث ایجاد اختلاف در جامعه شده است .  
5 ـ حجر به خدا اعتقاد ندارد. 

زیاد سرانجام حجر و چهارده تن از یاران او را به همراه این شهادت نامه کذایی و مجعول که کفر حجر و یارانش را ثابت می کرد به شام فرستاد. هفت نفر به وساطت بزرگان و مصلحان قوم خویش مورد شفاعت قرار گرفته و آزاد شدند. به حجر و هفت تن باقیمانده گفته شد تا با دشنام دادن به علی( ع ) ـ در ملاء عام ـ جان خود را نجات دهند.  

به روایت مسعودی، حجر و یارانش گفتند به خدا سوگند! ضربه های شمشیر از آنچه که ما را بدان می خوانید گواراتر و دیدار و لقاء خدا و رسول(ص) و وصیّ او بر ما از داخل شدن در آتش بهتر است .  
آنگاه مأمور معاویه آنان را یکی پس از دیگری گردن زد. حضرت علی ( علیه السلام ) به حجر فرموده بود: تو را چه می شود اگر به بیزاری و دشنام نسبت به من دعوت کنند؟ حجر پاسخ داد : به خدا سوگند ! اگر با شمشیر قطعه قطعه ام کنند و بسوزانند آن را بر این کار ترجیح می دهم. افرادی که به شهادت رسیدند عبارت بودند از:  
1 ـ حجر بن عدی .  
2 ـ شریک بن شداد حضرمی .  
3 ـ صیفی بن شبل شیبانی .  
4 ـ قبیصه بن صبیعه عیسی .  
5 ـ محرز بن شهاب فهری .  
6 ـ کدام بن حیان .  
7 ـ عبدالرحمان بن حسان . 

وی در زمان مرگ ابوذر در ربذه حاضر بود. در حوادث زمان خلافت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، نیز حجر بن عدی نقش فعالی داشت.  وقتی "ابوموسی اشعری" نمی‌گذاشت مردم کوفه، در جنگ جمل، به یاری علی (علیه‌السلام) بروند، "حسن بن علی" (علیه‌السلام) و "عمار یاسر" به مسجد رفتند و ابوموسی را بیرون کردند و با مردم سخن گفتند؛ سپس حجربن عدی کندی که از افاضل اهل کوفه بود برخاست و مردم را به یاری علی (علیه‌السلام) فرا خواند. 

زمانی که ربودن زیورهای یک زن مسلمان و یک زن ذمّی به وسیله سپاه معاویه را به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گزارش دادند، سخت بر او دشوار آمد و برخاست، به نخیله رفت و خطب? مشهور «جهادیه» را ایراد کرد. سران کوفه همه اعلام آمادگی کردند. ولی مردم بسیج نشدند. حجر بن عدی به امیرالمؤمنین گفت:‌  «ما همگی آماد? رفتن به جنگ هستیم. از هیچ چیز باک نداریم. اما شما هم مردم را به رفتن جنگ مجبور کنید، و در میان آنان بانگ دهید که هر کس به جنگ حاضر نشد کیفر خواد دید». 
  
حجربن عدی نخستین کسی بود، که پس از صلح امام حسن(ع) با معاویه، حضرت را به بازگشت به جنگ فرا خواند و گفت:  «یابن رسول الله، آرزو می‌کردم که پیش از دیدن چنین روزی بمیرم، ما را از عدل بیرون آورده به جور وارد کردی، حقی را که داشتیم پشت‌سر گذاشتیم، در باطلی درآمدیم که از آن می‌گریختیم، و پستی را از خودمان به خود بخشیدیم، و فرومایگی را پذیرفتیم که سزاوار آن نبودیم». 
  
سخن حجر بر امام حسن (علیه‌السلام) بسی گران آمد و در پاسخ او فرمود:  «من خواست اکثریت مردم را در صلح دیدم، دانستم که از جنگ اکراه دارند، دوست ندارم آنان را به چیزی که اکراه دارند، مجبور کنم. به منظور حفظ شیعیان خود از کشته شدن، مصالحه کردم، و به نظرم رسید که این جنگ­ها را برای روزی مناسب واگذارم، زیرا خدا در هر روزی شأنی دارد». 
  
هنگامی که "زیادبن ابیه" والی کوفه شد، حجر را فرا خواند و گفت: «می‌دانی که من تو را می‌شناسم، من و تو هر دو چنان که می‌دانی یک عقیده داشتیم، و منظورش دوستی علی(ع) بود، اکنون وضع عوض شده است، ترا به خدا سوگند می‌دهم مبادا کاری کنی که ناچار شوم خون ترا بریزم، زبانت را نگهدار و از خانه‌ات بیرون نیا، هم? نیازها و خواسته‌هایت را برآورده می‌کنم. و تو را از این مردم فرومایه پرهیز می‌دهم و برحذر می‌دارم، مبادا اندیشه‌ات را سست کنند و به کاری وادارند که باعث خفت و خواریت در نزد من شود.» 
  
حجر گفت: حرفت را فهمیدم و به خانه رفت.  روزی حجر به "عمرو بن حریث" جانشین زیاد، در یکی از خطبه‌های نماز جمعه، سنگ انداخت و او را از منبر پایین آورد. عمرو به زیاد نوشت: اگر به کوفه نیاز داری شتاب کن. زیاد به سرعت خود را به کوفه رساند و از حجر خواست تا از او عذرخواهی کند. آن گاه مأموران خود را فرستاد که او را بیاورند. حجر با کسانی که در خانه‌اش بودند با آن مأموران جنگید. سپس آن افراد پراکنده شدند، مأموران او را گرفتند و به نزد زیاد بردند. زیاد گفت: وای بر تو ای حجر، این چه کاری است که می‌کنی؟ حجر گفت: من بر بیعت خود با معاویه هستم و آن را نشکسته‌ام. زیاد هفتاد نفر از بزرگان و سران کوفه را فرا خواند و از آنان خواست گواهی خود را علیه حجر و یارانش بنویسند. سپس حجر و یارانش را به نزد معاویه اعزام کرد. 

  معاویه گفت: آنان را به مرج عذراء ببرید و در آنجا بکشید. چون بدان جا رسیدند حجر گفت: این روستا چه نام دارد؟ گفتند: عذراء، گفت: ‌الحمدلله، به خدا من نخستین مسلمانی هستم که سگ‌های این روستا در راه خدا به من پارس کردند، و امروز مرا با غل و زنجیر بدین جا آورند. 

  هر نفر را به یکی از مردم شام دادند که بکشد. حجر را به شخصی از حمیر دادند. حجر گفت: بگذار دو رکعت نماز بخوانم. به او اجازه داد. حجر وضو گرفت و دو رکعت نماز گزارد و آن را طولانی کرد. به او گفتند: از ترس مرگ نمازت را طولانی کردی؟ گفت:  «هرگز وضو نگرفته‌ام، مگر این که با آن نماز به جای آورده‌ام، و هرگز نمازی بدین سبکی و شتاب نخوانده‌ام و اگر هم بترسم بعید نیست، زیرا شمشیری آخته و کفنی آماده و گوری کنده شده در برابر خود دیده‌ام.» 

منابع: 
دایره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و دیگران، قم، شهید سعید محبی، چاپ اول، 1376. 
ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ. 
فضل بن حسن طبرسی ، مجمع البیان. 
علی بن حسین مسعودی ، مروج الذهب. 
تاریخ طبری. 
ابن واضح یعقوبی ، تاریخ یعقوبی. حجت الاسلام مجتبی مظلومی


کلیدواژه ها:
[ یکشنبه 92/2/15 ] [ 12:1 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

فراخوان


کلیدواژه ها: نگارش مقاله(6)،

[ دوشنبه 92/2/9 ] [ 11:4 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]

سخت آشفته و غمگین بودم… 
... 
به خودم می گفتم: 

بچه ها تنبل و بد اخلاقند 

دست کم میگیرند 

درس ومشق خود را… 

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم 

و نخندم اصلا 

تا بترسند از من 

و حسابی ببرند… 

خط کشی آوردم، 

درهوا چرخاندم... 

چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید 

مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید ! 

اولی کامل بود، 

دومی بدخط بود 

بر سرش داد زدم... 

سومی می لرزید... 

خوب، گیر آوردم !!! 

صید در دام افتاد 

و به چنگ آمد زود... 

دفتر مشق حسن گم شده بود 

این طرف، 
آنطرف، نیمکتش را می گشت 

تو کجایی بچه؟؟؟ 

بله آقا، اینجا 

همچنان می لرزید... 

” پاک تنبل شده ای بچه بد ” 

" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند" 

” ما نوشتیم آقا ” 

بازکن دستت را... 

خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم 

او تقلا می کرد 

چون نگاهش کردم 

ناله سختی کرد... 

گوشه ی صورت او قرمز شد 

هق هقی کردو سپس ساکت شد... 

همچنان می گریید... 

مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله 

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد 

زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد …… 

گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن 

چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود 

غرق در شرم و خجالت گشتم 

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود 

سرخی گونه او، به کبودی گروید ….. 

صبح فردا دیدم 

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر 

سوی من می آیند... 

خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من 

تا که حرفی بزنند 

شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید 

سخت در اندیشه ی آنان بودم 

پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید، 
و حسن را بسپارید به ما ” 

گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟ 

گفت : این خنگ خدا 

وقتی از مدرسه برمی گشته 

به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا، 
یا که دعوا کرده 

قصه ای ساخته است 

زیر ابرو وکنارچشمش، 
متورم شده است 

درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر 
با اجازه آقا ……. 

چشمم افتاد به چشم کودک... 

غرق اندوه و تاثرگشتم 

منِ شرمنده معلم بودم 

لیک آن کودک خرد وکوچک 

این چنین درس بزرگی می داد 

بی کتاب ودفتر …. 

من چه کوچک بودم 

او چه اندازه بزرگ 

به پدر نیز نگفت 

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم 

عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم 

من از آن روز معلم شده ام …. 

او به من یاد بداد درس زیبایی را... 

که به هنگامه ی خشم 

نه به دل تصمیمی 

نه به لب دستوری 

نه کنم تنبیهی 

یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم 

با محبت شاید، 
گرهی بگشایم 

با خشونت هرگز... 

با خشونت هرگز... 

با خشونت هرگز...

 


کلیدواژه ها:
[ چهارشنبه 92/2/4 ] [ 10:29 عصر ] [ سیده فاطمه موسوی (81) ]
<   1   2   3   4   5   >>   >  
درباره ی وبلاگ
رضویّون -  دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد، در سال 1389 تأسیس گردید. این وبلاگ وابسته به این کانون، و محلی است برای هم افزایی فعالیت ها و ایده های قرآنی. ان شاء الله بتوانیم قدمی مؤثر در راه ترویج «انس با قرآن کریم» برداریم.

رضویون در آپارات

ثبت نام نویسندگی وبلاگ رضویّون

حقیقت این است که ما هنوز خیلی از قرآن دوریم...

کد نمادِ ما
ذکر امروز
دانشکده ها
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

قرآن و زندگی - وبلاگ شخصی استاد عظیم پور

انجمن علمی دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد

دانشجویان دانشکده علوم قرآنی شاهرود

فاطر - بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران

ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای
بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان
مسجد نما
مدرسه نما
جامع الاحادیث
پایگاه اطلاعرسانی مداح اهل بیت (ع) حسن نجف زاده
اسلام کوئست
مؤسسه فرهنگی بیان هدایت نور
طرحی برای فردا
روشنگری
آمار بازدید
بازدید امروز: 112
بازدید دیروز: 72
کل بازدیدها: 2416699
موسیقی وبلاگ
ایران رمان

ابزار هدایت به بالای صفحه