با سلام و ادب حضور آقای نجفی جوان و دکتر(از نظر بنده)سیدرسول حسینی

خیلی خوشحالم که فضایی ایجاد شد تا بحث قرآن و تحریف را کمی موشکافانه تر بررسی کنیم.
جناب آقای نجفی بنده به مواردی اشاره خواهم کرد اما توضیحات اون را به دلیل محدودیت و برخی مسائل به ایمیلتون میفرستم که دردسر نشه.اگر مقررات دانشکده هم اجازه بده تو همین وبلاگ میزینم که دوستان نظر بدهند.
1-اولا قرآنی که زمان عثمان جمع آوری شد یک قرآن نبود بلکه متناسب با قرائات مختلف بود. به عبارت دیگر عثمان قرآن و قرائات را یکی نکرد بلکه متناسب با قرائت هر شهر به همان شهر مصحف فرستاد. مثلا مصحفی که برای شهر دمشق فرستاد با مصحفی که برای مکه فرستاد متفاوت بود. پس اگر قرار است قرائات متفاوت باشد همان زمان تحریف شد و مقایسه قرآن امروزی با قرآن 1400 سال پیش دیگر موضوضعیتی ندارد. پس قرائات متفاوت با تحریف قابل خلط و..نیست.
لذا در پاسخ به مطلب شما در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد که با توجه به قضیه قرآن صنعا این کتاب آسمانی به هیچ وجه تحریف نشده است. 
2-جناب آقای نجفی چه کسی گفته است قرآن معجزه محمد است؟؟؟؟؟؟!!!!!!که این عقیده شخصی را به پای تمام مسلمانان میبندید؟؟؟با شرح این قسمت باطل بودن  عقیده شما نسبت به تحریف و سوره حجاب اثبات می شود که بنده به دلیل برخی مسائل نمیتونم بیش از این توضیح بدم.
3-مجددا اگر بحث اعجاز قرآن (آیا ما باید برای لفظ قرآن قداست قائل باشیم؟ یا بحث قضیه صرفه امالی سید مرتضی یه نیم نگاهی انداخته شود بد نیست)و رابطه آن با تحریف دقیق بررسی شود نظر شما رد می شود.
4-سوره حجاب با این معانی که شما تحلیل می کنید تحریف نشده است. آیا ترجمه قرآن باید به صورت سوری-آرامی باشد؟؟؟؟در رابطه با این آیه بگم که جناب نجفی یک کتابی هزار صفحه ای در مورد آیه 31سوره مبارکه نور موجود می باشد که شما به احتمال قوی به آن دسترسی ندارید و نه با ترجمه سوری آرامی بلکه با همین ترجمه فارسی برای شما حجاب صحیح را تحلیل می کند.اما اگر بخواهیم مفاهیم این کتاب را در این فضا بیان کنیم زیاد مصلحت نیست و سندی قطعی بر عدم تحریف این سوره اما بیانگر برخی کج فهمی ها در مقوله حجاب می باشد.(البته اگر منظور شما تحریف معنوی سوره هاست که...)
*جناب استاد نجفی همین را بگم که ما دانشجویان (البته خودم را عرض می کنم)قدر شما را تو دانشکده ندونستیم چون شما محقق بودین و ما میتونستیم به واسطه شما به بررسی خیلی مسائل بپردازیم.هر چند اختلاف فکری ما تو حوزه قرآن زیاده البته ما چون شاگرد شماییم طبیعت رابطه استاد شاگردی اینه.

***گفتن ناگفتنی ها مشکل است-نیست این کار زبان کار دل است-ای خدا ما را تو بنما آن مقام -که در او بی حرف می روید کلام.
یک بوس هم تقدیم به همه دانش آموختگان عزیز این وبلاگ(البته آقایون منظورمه)به خصوص برادر عزیزم مشهدی هادی فرخنده نژاد، سید رسول و آقای نجفی جوان.